- پایگاه خبری تحلیلی در سـیاهکل - https://www.darsiahkal.ir -

مکتب سبز بهاری

به گزارش درسیاهکل [1] وبلاگ ولایت [2] نوشت : آقای رئیس دفتر جنبش عدم تعهد دوباره لب به سخن گشود و در جشن بزرگی موسوم به درخت دوستی (به به) افاضات فرمودند. در برهه ای قرار داریم که دشمنان تلاش دارند ملیت و دین را از هم جدا کنند، که البته شکست خواهند خورد همانطور که تا کنون کاری از پیش نبرده اند. البته منکر این هم نیستیم که برخی جوانان (البته با تحریک احساسات) در این غالب وارد شده و اندکی مسیر اصلی را گم کرده اند. بماند. در این مسیر مسئولین سهل انگاری کرده اند. پس از سخنرانی های معروف این حاج آقا مشایی در همایش هایی همچون همایش ایرانیان بحث مسلمان ایرانی و ایرانی مسلمان مطرح شد. جالب اینکه در این راستا هنرمندان سینما و تلویزیون در ترویج نهضت ملی گرایی نقشه بسزایی را ایفا کرده اند. همه می دانیم عام مردم، بخصوص جوانان رسانه دیداری همچون تلویزیون را بعنوان الگو می پذیرند. (نه بصورت مطلق) کما اینکه در انتخابات 88 سو گیری برخی از هنرپیشه ها بسیاری از آرا را جذب کاندیدایی خاص کرد.
تحلیلی کوتاه:
در انتخابات 88 تصاویری از آقای رحیم مشایی بعنوان حامی اصلی آقای احمدی نژاد در کنار هنرپیشه های معروف پخش شد که با توجه به ماهیت هنرپیشه ها، این گونه موضع گیری از جانب آنها بعید بود (امثال هدیه تهرانی ها). به لحاظ استراتژیک بودن عملکرد، درست بود. ولی خروجی، خروجی مورد انتظار نبود! ستاد انتخاباتی آقای رئیس جمهور به آرا عام اطمینان کامل داشت و تلاش در حداکثر سازی آرا داشت پس بهترین استراتژی بهره بردن از افراد شاخص بود. همانطور که می دانید بهترین کیس هنرمندان و ورزشکاران بودند. پس برای جذب آنها دو راه وجود داشت
1) ادبیات مشترک (سینمای آزاد، سینمای ملی – ایرانی و …)
2) وعده و پول (مثلاً ما هم نمی دانیم که خرج شده!!)
حال آنکه مردم ما از روی آگاهی دست به انتخاب زدند. ولی در این میان بدعتی گذاشته شد و آن اشاعه یافت و آن بحث داغ ملی گرایی با نام کوروش و زرتشت (زردشت) و … بود.
ارتباط با بحث:
آقای مشایی و جریان دولت در انتخابات آتی به دنبال جذب آرا جهت جبهه متحد با خود هستند و این امری طبیعی برای ماندن در قدرت است. اخیراً آقای مشایی که مدتی هم سخن از آمدن او در انتخابات بود علاوه بر گرفتن مدال های خوش آب و رنگ (مثلاً فرهنگی) دست به برگزاری همایش و جشن زدند، آن هم با هنرمندان! (حال پیدا کنید ارتباط بین ئیس دفتر جنبش عدم تعهد با جشن هنرمندان را!!). این که ایشان در اینگونه مراسم ها سخنرانی می کنند و اعلام می کنند که به وضعیت بشر در آینده می اندیشند اندکی ما را نگران می کند که نکند دچار حمله قلبی شوند. وقتی چاوز با مسیح رجعت می کند لابد ایشان پیشاپیش مسیح (نعوذلالله) به عنوان راه بازکن می آیند. وقتی اتمسفر (جو) ایشان را می گیرد سخن می رانند در حد … مثلاً (ه نظرم می رسد در کمتر از صدسال آینده با انسان هایی زندگی می کنیم که ساخته خود ما هستند.) اگر فردا شنید آقای مشایی قرآن بدست ادعایی کردند تعجب نکنید. ایشان جدیداً اندیشمندی را به حد کمال رسانده و گفته (از خود پرسیدم چرا خدا به انسان و خلق او افتخار می کند و پس از اندیشه بسیار به این نتیجه رسیدم که خداوند به خلق موجودی فکر کرد و انجام داد که مثل هیچ کس نبود و مثل خودش بود در واقع خدا با خلقت انسان خدا آفرید!) این همان برابر قرار دادن انسان با خداست! انسان در برابر باری تعالی هیچ ندارد و هیچ است. بسیار خنده دار است که بخواهیم اقیانوسی را در لیوانی کوچک و یکبار مصرف جای دهیم. اما وی برای تبرئه خود می گوید که مکاتب ما گفته به گونه ای عمل کن که خدا صفت شوی. (جهت اطلاع عرض می کنم خداصفت نه خود خدا!).
مشایی در پایان سخنرانی خود با بیان اینکه پاییز نه وجود دارد نه حقیقت، چرا که تنها بهار است که حقیقت دارد، گفت: ملت ایران امیدوارترین ملت جهان است و آنها آینده را درخشان می دانند و این تفکر مکتب سبز بهاری ما است. این جمله ها به ظاهر ادبی است اما با کمی تأمل در محتوی و توجه به مکان ایراد سخنان و جمع مستمع و همچنین رسانه ای شدن به پیام وی پی خواهید برد.
منظور از نفی وجود پاییز و منکوب حقیقت آن چیست. همه می دانند پاییز جزئی از زندگی است چه در عمر انسان، چه در علم و چه در فصول. پس منظور از پاییز خزان دولت فعلی و یاران آن است. و اینکه همواره بهار است که حقیقت دارد یعنی دلتی که در بهار پدید آمده و در بهار نیز تداوم پیدا کرده، پس در بهار پیش رو نیز باقی خواهد ماند. ملت در این سخن پایانی حامیان دولت اند و اینکه دولت آنقدر به خود اطمینان دارد که به ماندن خود ایمان دارد. همه ما از شعار 22 بهمن دولت “زنده باد بهار” آگاهیم و امروز مکتب سبز بهاری! همانطور که می دانید سبزی همان زندگی و بقاء استیعنی ما می مانیم و خزانی وجود نخواهد داشت.
بله سخنرانی این آقا نوعی شاخ و شانه کشیدن با لفاظی های سیاسی بود. و  این سخنوری به ظاهر ادیبانه را می توان علنی کردن مبارزات انتخاباتی تلقی نمود.

عضویت کانال تلگرام در سیاهکل [3]