-
بازرسی از مرغفروشیهای سیاهکل تشدید شد
-
فرمانده انتظامی سیاهکل فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه شد
-
تقدیر از عضو خردسال کتابخانه امام علی دیلمان
-
مقام سوم برای مهدی کوچکی در اویاما
-
حرکت دوباره اتوبوسها از سیاهکل به تهران؛ سرویس برگشت از تهران نیز راه افتاد
-
برگزاری رقابتهای آزاد تکواندو در سیاهکل
-
رها شدن گاومیش در جاده، جان راننده پراید را گرفت
-
مدیر اسبق آب و فاضلاب روستایی شهرستان سیاهکل دار فانی را وداع کرد
-
موجودی اعتبار کالابرگ با سرشماره V.Refah برای سرپرستان خانوار پیامک میشود
-
کسب مقام اول جهانی در پروژههای متاورس و هوش مصنوعی توسط تیم ایرانی به سرپرستی یک سیاهکلی
-
پاسخ فرماندار سیاهکل و مدیرکل دامپزشکی گیلان به تلف شدن دام ها در روستای جلیسه
-
تلف شدن بیش از ۳۰۰ راس دام در روستای جلیسه بر اثر بیماری/ لزوم ورود دامپزشکی کل کشور به منطقه
-
تأکید فرماندار بر استقرار دائم دامپزشک در روستای جلیسه
-
«شهید محمدرضا لاجوردی» دومین شهید سیاهکلی مبارزه با تجاوز رژیم صهیونیستی به میهن + تصاویر
-
کسب عنوان کارفرمای نمونه گیلان توسط مدیرعامل شرکت نام آور به شیر سیاهکل
-
مرمت «تی تی کاروانسرای سیاهکل» آغاز شد / رطوبت به بنا آسیب زده است
































































به نام خداوند رحمن
شهید احمدیان یک سال از ما جلوتر و دوست صمیمی برادرم اسکندر امینی بود
و تمام مدت تحصیلی دوازده سال را با هم بودند
بعضی ها عادت دارند یک نفر شهید میشود با پوزش داستانسرایی میکنند
با اینکه میدانند در خاک جبهه هر کس به هر شکلی از دنیا برود شهید محسوب میشود و شهید نظر میکند به وجه الله یعنی به خود خدا
میتواند شهید ضامن ما باشد
اما صادقانه بگویم انسانی مظلوم البته نه ظلم پذیر با ادب با شخصیت آن زمان سالهای ۱۳۵۴ به بعد حوزه علمیه کتاب قصه به اعضا میداد ما هم بودیم ولی نمی دانستیم اصلا هدف چیست ولی در مسابقات شرکت میکردیم
و از حوزه علمیه برای ما امتیاز میدادند و جایزه کتاب قصه بود
یادم هست یکی از کتابهای استاد مطهری را که من نخواندن جایزه برای برادرانم یکی مرحوم اکبر امینی یکی هم استاد عزیزم یوسف امینی داده بودن و دکتر کاامران احمدیان برادر شهید هم عضو حوزه بود
اون زمان همه مسجد بودیم خدا رحمت کند حاجی افتخار مرحوم حسن آقا تقوی
و چند نفر از دوستان قران می خواندیم دو نفر از ما ایراد یا تشویق میکردند
صحبت از آمدن به مسجد برای هدف خاص نبود
از اصل جدا شدیم زحمت کش ترین خانواده های سیاهکل مخصوصا پدر شهید احمدیان هم کم توقع حلال عظمتی داشتند من بعد از سال ۱۳۶۰ دیگر شهید حمید را ندیدم تا اعلام کردند در حمله …در کوار شیراز به درجه شهادت نایل شد مانند شهید باکری ها تفکر داشتند اصلا اهل تظاهر نبودند آرام صحبت میکردند و من یادم نیست که در تمام مدت تحصیل در دبیرستان یا دبستان دعوی کرده باشد آن زمان هم بازی که میکردیم خیلی متواضعانه بازی میکرد این چیزی بود از شهید احمدیان از نزدیک دیده ام
خداوند همه ما را به راه راست که راه اصلی زندگی و رسیدن به مطلوب می باشد هدایت کند والسلام
اینک که شهر شعله ور بی خیالی است
جای برادران غیورم چه خالی است
جای برادران غیوری که بعدشان
این شهر در محاصره خشک سالی است
بی ادعا زخویش گذشتند و پل شدند
رد عبور صاعقه شان این حوالی است
طاعون گرفتیم و کسی حس نمیکند
تا آنکه زنده بودنمان احتمالی است
آلوده است کوچه،خیابان به زندگی
چیزی که هست و نیست حال به حالی است
بر من چه سخت است این غروب ها
جای برادران غیورم چه خالی است
http://shahidanekhoodayi.blogfa.com
تشکر میکنم که در نشر فرهنگ ایثار و شهادت تلاش میکنید هم مطالبش خوانا است و هم تصاویرش گویا عوضش را ازخدای شهدا بگیرید انشاا…
برادر عزیز اقای امینی شهید احمدیان در کوار فارس شهید نشد بلکه در عملیات بیت المقدس در منطقه دار خوین شهید شد.
یادواره خیلی خوبی بود…………….
با اینکه همه جوره اطلاع رسانی شده بود…
انشاءالله همشهریامون بیشتر شهدا رو بشناسن…
توی روزی که بارون امون نمیداد خیلی از خانم های مسن حضور داشتن …………….
اجر همه با شهدا
جای بعضی از مسولین در این مجلس خالی شایدم خالی نباشه چون اومدن به این مجالس سعادت میخواد بعدشم شب شعر یا کنسرت یا چیزای دیگه نیست که بعضی از مسولین با کله میرن اما فراموش نکنن که میزی که پشتش دارن …. از خون شهداست
با تشکر از برگزار کنندگان این مراسم باشکوه و
باتشکر از مسوول محترم نظام مهندسی که مراسم روز مهندس رو لغو کرد و تو این مراسم شرکت کردند.