نخبه بودن یا پخمه بودن؟ مساله این است

کلمات کلیدی :

26 ديدگاه قبلا اظهار شده است

1. ناشناس گفت:

   1392-07-13 در 22:14

   آیا علاوه بر مقالات isi مقالات isa نیز داریم؟

   پاسخ
   • ناشناس گفت:

     1392-07-17 در 09:56

     با سلام.آره دوست عزیز.مقاله های آمریکا پسند.(amrica

     پاسخ
   • وحیدحسنی گفت:

     1392-07-17 در 10:09

     با سلام.ممنون از دقت شما. مقاله isiمقاله ای که برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترین مجلات علمی ازش استفاده میشه.اما مقاله آمریکا پسنده رو بهش میگن.isa

     پاسخ
2. دیالمه گفت:

   1392-07-14 در 08:31

   خیلی جالب بود و به قول شاعر
   جانا سخن از زبان ما میگویی !!!!!

   تو ایندوره با این کدخداهای بیسواد که فقط با پول به جایی رسیدن تنهاراه رسیدن به پست نه لیاقت نه سواد نه شایسته سالاری نه مدرک …!!!!خلاصه هر چی فکر کنی رو نمیخواد فقط دوتا جلسه باآقایون این ور واونور برو تو لابی هاشون شرکت کن بعدش فقط پیشنهاد بده کجا رو دوس داری ؟؟

   بازم ممنون آقای حسنی

   پاسخ
3. شهرونند گفت:

   1392-07-14 در 15:31

   سلام و درودبر نخبه خوشفکر و فرزند ملت بزرگ سیاهکل وحید آقا:

   گفتم چه مناسب مطلبی بکه در این باب درج شود تا حق مطلب اداشود انشاءلله

   این چه شوریست که در دور قمر می بینم

   همه افاق پر از فتنه وشر می بینم

   هر کسی روز بهی می طلبد از ایام

   علت آنست که هروز بدتر می بینم

   ابلهان را همه شربت زگلاب و قند است

   قوت دانا همه از خون جگر می بینم

   اسب تازی شده زخمی به زیر پالان

   طوق زرین همه بر گردن خر می بینم

   دختران همه در جنگ و جدل با مادر

   پسران را همه بد خواه پدر می بینم

   هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد

   هیچ شفقت نه پدر را به پسرمی بینم

   پند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کن

   که من این پند به از گنج و گوهر می بینم

   پاسخ
4. میگن طلبه است!!! گفت:

   1392-07-14 در 17:36

   به چه زیبا نخبگی معلوم گشت/پخمگی در ذهن ما معدوم گشت/نخبه یعنی بی تامل گفتگو/پخمه یعنی حرف مولایت بگو/نخبه یعنی ربع ساعت عاشقی/پخمه یعنی گوش دادن بر ولی/جان من این نخبگی کی نخبگیست/نخبگی نی این نشان پخمگیست/نخبه گوشش سوی نجوای علیست/کار و بارش در مسیر آن ولیست/
   استاد بزرگوارم بسیار متن جالبی بود
   مراقب خودتان باشید
   چون ممکن است
   …

   پاسخ
5. محمد یوسفی گفت:

   1392-07-14 در 17:52

   سلام و خدا قوت دوست عزیز. خلاصه مطلب طنز گونه شما میشه این: اگه سالم باشی پوست !!! نمیگیری.ضمنا فقط و فقط جهت اطلاع عرض کنم که بیشترین پرونده های فساد مالی ،بیشترین نخبه کشی و از همه مهمتر بیشترین پخمه پروری( وجود پخمه در یک سیستم که بر اساس شایسته سالاری بنا نشده ضروری است چون پخمه از ترس ازدست ندادن صندلی خود فقط و یک بله قربانگوی ساده بیش نیست) در دوران 8 سال پرافتخار دولت خدمتگزار بوده
   (مدیر محترم سایت در سیاهکل لطفا به تضارب آرا و آزادی بیان یه کمی احترام بذار و کامنت ها رو سلیقه ای انتخاب نکن).

   پاسخ
6. فرهنگي گفت:

   1392-07-14 در 22:33

   سلام آقاي حسني يكسالي هستش كه نوخبگان پوست هايه ايداره جات سياهكل را ايشغال مي نومايند.

   پاسخ
7. حبیب گفت:

   1392-07-15 در 16:26

   سلام وحیدجان :
   انان که می فهمند عذاب می کشند و انان که نمی فهمند عذاب می دهند

   پاسخ
   • دوست گفت:

     1392-07-16 در 12:48

     آقا ي حبيب سلام كامنت گذاران مي فهمند شما عذاب نكش.

     پاسخ
8. همشهری گفت:

   1392-07-16 در 12:41

   سلام . شاید درست نباشه بگم . پدر من بعد از 29 سال سابقه خدمت تو همونجایی که شما آقای حسنی خدمت میکنی چون خودش رو به هیچ کسی نچسبوند و تو بازی های سیاسی کسی شرکت نکرد هنوز هشتش گرو هفتشه . دنبال یه لفمه نون با کلی گرفتاری داره زحمت میکشه ، منتظر پول یارانه بیاد تا بزنه به زخمش . آره عزیز ، پدرم پخمه بود که تو این جمع های نخبگی (!) شرکت نکرد . وگرنه پدر من هم امروز واسه خودش اسم و رسمی داشت و خداقلش ناراحت دخل و خرج زندگیش نبود .
   نوکرتم پدر ، امیدوارم یه روز حقت رو بهت بدن .

   پاسخ
   • ناشناس گفت:

     1392-07-17 در 09:59

     سلام دوست من.درسته پدر بزرگوارتون به سختی روزگارشو می گذرونه اما وامدار کسی نیست.سلام به همه مردانی که در مقابل تند باد حوادث چون سرو ،قامت بلند کرده اند.

     پاسخ
9. پخمه!! گفت:

   1392-07-19 در 12:46

   آقا میشه منم تو سایت شما (نه سایت در سیاهکل!!!!) مطلب بزارم.
   هر کی میاد یه چی برا خودش میگه، باید وقت بگیری دیگه!!

   وقتی این درد دل!! رو خوندم این فکرا اومد تو ذهنم:
   وحید یه نخبه هستش!!
   من یه پخمه هستم!!
   مملکت رو …. می گردونن!!
   نوشتن مقاله ی isi آسونه، یکیشو الان خوندیم!!
   احمدی نژاد چقدر مظلوم واقع شده!!
   …
   مهدی بیا که یارانت منتظر تو هستند!!!!

   i love vahid

   پاسخ
10. مجتبي گفت:

    1392-07-20 در 03:15

    جناب حسني اينقدر دنبال پست و مقام نباشيد. هدف بايد خدمت به خلق خدا و رضايت خدا باشه. اشتباه شما اينجاست كه هدفتون رو از ابتدا پست و مقام انتخاب كرديد.
    خدا رو شكر كنيد كه به اين پست‌ها نرسيديد كه انگشتهاي اتهام جامعه به سمت شما دراز بشه.
    در ضمن اين كساني كه شما ازشون اسم برديد كه نخبه نيستند. اگر يك نفر نخبه در بين …. پيدا كرديد جايزه داريد.
    من از اين بابت كه نخبگان دارند بدنام ميشن از شما ناراحتم.
    بهتر بود اسم ديگه‌اي براي اين افراد انتخاب مي‌كرديد. مثلا نخبه‌نما

    پاسخ
11. آفتابکار گفت:

    1392-07-20 در 16:49

    با سلام خدمت دوستان و همشهریان عزیز
    هر چند که اکثراً نظرات من به مذاق آقای بابایی مدیر محترم سایت خوشایند نمی‌آید و از درج آن خودداری می کند گویا از آقای “پخمه پرور ” هراس دارد . اما ایرادی وارد نیست ما که به دنبال راستگویی هستیم هزینه آن را بایست که بپردازیم.
    دوستان عزیز خیلی ایرادات بنی اسرائیلی نگیرید، به نظر من هدف آقای وحید حسنی پست و مقام نیست، من از سالیان دور ایشان را می شناسم و به اصلاً اهل ریا و تظاهر نیستند. اگر اندکی نیک نظر کنید خواهید دید که در این مملکت چه افراد توانمند و با دانشی فقط به دلیل اینکه اهل غوغا و هیاهو نیستند در گوشه ای عزلت گرفته اند و چه بسیار افراد نالایق و نابلدی در مسند قرار گرفته اند (البته به همه افرادی که پست و مقام دارند جسارت نمی‌کنم) اما این یک واقعیت است و در بسیاری موارد مقصر صددرصد مردم و رسانه ‌ها می باشند و آن هم به دو صورت: مردم با انتخابهای کورکورانه و عدم مطالبه حق مسلم خود و رسانه‌ها با عدم اطلاع رسانی کافی و وافی.جامعه زمانی دارای نخبه خواهد بود و از تفکرات نخبگان استفاده خواهد کرد که یک فکر بنیادی جهت: پرورش، جذب و نگهداری نخبگان بنماید. و گرنه مدیرانی که بر صندلی های مختلف تکیه زده‌اند و انگار که ارث پدرشان شده است و دست به دست بین خودشان می گردانند جایی برای نخبگان باقی می‌ماند؟ اصلاً در فرهنگ شماها نخبه کیست؟ چقدر برای او مایه می گذارید؟ چشم باز کنید و ببینید که چه نخبگانی در سطح شهر سیاهکل و استان و کشور نابود شدند و سوختند؟
    بعد در کشور ما افتخار می کنند که ما فلان مقدار مقاله (ISI)
    داریم که اگر به زبان انگلیسی آشنایی داشته باشد و در رسانه های علمی دنیا چرخی بزنید خواهید دید که همه آنها کپی برداری شده از مقالات لاتین است و یا به طریقی بسیار ماهرانه در معنا و مفهوم و روش تحقیق علمی، و نتایج صرفاً رونویسی شده است و یا اصلاً ارزش کاربردی ندارد و ضریب خلاقیت در آنها زیر صفر است.
    شعار را کنار بگذارید و به موضاعات اساسی معطوف شوید!!آیا ما واقعاً در مسیر پیشرفت قرار داریم؟؟؟……………

    پاسخ
12. وحید حسنی گفت:

    1392-07-20 در 21:46

    با تشکر ازهمه دوستان.مهم نیست در باره من نوعی چه فکر می کنن من کوچک همه دوستان هستم ونظرات دوستان برای من محترمه.وقتی که می خواستم این نوشته رو بذارم تو سایت ازخیلی دوستان نظر خواستم وتبعاتش رو هم می دونستم.ولی باید یه نفر قدم برداره.تو شهر خوبمون خیلی از مسوولین دلسوز هستن که دست تک تک شونو می بوسم.اما کافیه به دور و بر خودمون یه نگاهی بندازیم.قبول کنیم وباور کنیم که خیلی ازاستعدادها داره هرز میره به خاطر این که وارد بازی های سیاسی نشدن.چرا با یه جریان خاص سیاسی کلی نیرو عوض میشه.وابستگان به فلان شخص و مقام ………..من به شغل خودم افتخار می کنم و اونو با هیچ مقامی عوض نمی کنم.مهم اینه که مشکلات گفته بشه و انشاالله گوش شنوایی باشه که با به کار گیری نیروهای بومی وبا استعداد مشکلات حل بشه.توفیق رفیق راهتان.کوچک ترین شماوشاگرد همه معلمین دلسوز.

    پاسخ
13. جراحت گفت:

    1392-07-22 در 14:10

    جناب آقای حسنی با سلام و خسته نباشید از دوستانت هستم چرا جوری مطلب می نویسی که بعضی ها فکر کنند به دنبال مقام هستی عزیزم مگر شغل انبیا نداری مگر پیامبر اسلام خودش ر ا معلم نخواند مگر از دیدگاه بالای 90 درصد از فرهنگیان بهترین معلم سیاهکل نیستی خودت را خودت را خودت را کوچک نکن
    خودت را واگذار به خدا کن و بس

    پاسخ
14. همشهری گفت:

    1392-07-22 در 18:50

    اون آقایی که گفت نخبگان دارن بد نام میشن ناراحتم ، میشه لطف کنی از بین 10 تا مدیر که میشناسی سه تا نخبه نام ببری ؟
    نخبه یعنی شرکت در مجالس سیاسی برای گرفتن پست ( نمونش زیاده در دوران انتخابات نمایندگان ) نخبه یعنی خودتمون رو بچسبونیم به آقای ایکس ، واسش تلاش کنیم ، واسش داد و جیغ و هورا بکشیم ، تا آقای ایکس به مقامی برسه و ما هم در کنارش به نون و توایی ( البته به اسم نخبگی ) ، دوست من خواهشا انکار نکن که اغلب مدیران به همین شیوه یه مقامی و میزی میرسن ، حالا من نمیدونم شما کسی رو میشناسی که نخبه بوده ، تاج سرما ، داریم تو این شهر ، نمونش رییس اداره پست سیاهکل ، نمونش رئیس اداره بهزیستی سیاهکل ، پس چشممون رو نبستیم که نببینیم نخبه های واقعی رو ، آره عزیز ، شهر مدیر به معنای واقعی میخواد ، اگر با چسبوندن خودمون به این و اون این شهر درست میشد الان وضعش خیلی بهتر از این بود .

    یادمه یه آقایی تعریف میکرد ، تو دوران بیماری ای که برای پیش اومده بود ، یکی از آقایون نامزد در یکی از انتخابات ( بماند که خود دانی ) به ملاقاتش اومده بود . این آقا همراهی داشت که تو این به اصطلاح ملاقات بیماری اون هم در منزلش چنان فضای انتخاباتی راه انداخته بود که معلوم نبود دقیقا برای عیادت طرف اومدن یا تبلیغات خودشون . نمونه این آدمها بعد از انتخاب شدن نامزد مورد نظر تبدیل میشن به نخبگان این شهر که خداییش به ن.. هم نمیرسه چه برسه به ن..خ..ب..ه !! نمونه کم نیست که نمیشه اینجا اسم آورد .

    دوستان ، من نه کار دولتی دارم که بخوام اینجا طرف کسی رو بگیرم ، نه وابستگی ای به کسی دارم ، نه کارم گیر کسیه ، نه میترسم از اینکه رفیقمون مقام سیاسیش ورو از دست بده و من نخبه کنار برم . به عنوان یه جوون میبینم و قضاوت میکنم ، اکثر آقایون نخبه بعد از رسیدن به میز ( با کمک اولیای ومربیان سیاسی خودشون ) اول فکر …. هستند ، بعد اقوام درجه یک ، بعد اقوام درجه دو الی آخر و در آخر نزدیک به پایان دوران مدیریتیشون شاید یه نگاهی هم به مردم داشته باشن (البته نه اینکه دلشون سوخته به این خاطر که دوره انتخاب شایسته بعدی نزدیکه وامکان داره یه نخبه دیگه میزشو بگیره ) ، البته باز میگم که مدیر خوب هم داریم که واقعا کارشو رو برای رضایت مردم انجام میده ( و منکرش نیستم ) .

    اما پخمه . آقای دوست عزیز به نظر شما چند درصد احتمال داره اون کسی که حقشه به مقام بالای مدیریتی برسه ؟ ( در این شهر !) چند درصد احتمال داره اون جوونی که زحمت کشیده درس خونده ، تلاش کرده ، بیاد و یه مقامی رو بدون دیدن یه مقام سیاسی حالا با واسطه یا بی واسطه به دست بیاره ؟ ( اصلا داریم همچین چیزی ؟ ) خیلی از جوونای این شهر رو میشناسم که چون پدرشون نخبه نبوده و به قول آقای حسنی پخمه بوده با اینکه صلاحیت داشتن کسی بهشون بها ندادن ، ولی کسانی بودن که حتی با اینکه سابقه مدیریتی خوبی نداشتن ولی چون تخبه (از نوع اتصالات سیاسی ) بودن پست های بهتر و بهتر دریافت میکردن .

    آقای بابایی عزیز لطفا نظرمو بزار ، کسی که تو این شهر بها واسه ما جوونا … لااقل بزار حرفمون رو یه جایی بزنیم . ممنون .

    پاسخ
15. ساكن خيابان خيام گفت:

    1392-07-22 در 19:23

    من از اهالي 45متري خيام هستم كمربندي روبروي تالار آقا جاويد كاكايي لطفا ازشورا بخواهيد بيايند ويكسري به ما بزنند . اداره برق زحمت كشيد برق آورد به خدا پياده نميشود آمد.شهرداري يه تيغي بزنه شن بريزه يه كاري كند خدا را خوش نمي آيد بچه هاي ما هرروز گلا لود هستند آقاي بابايي محبت كند عكس خيابان را در سايت بزند.

    پاسخ
16. یک معلم =پاسخ به جراحت گفت:

    1392-07-22 در 22:57

    باسلام
    من در مورد نوشته برادر خوبم آقای حسنی نظری نمیدهم.چون اصلا قرار نیست در مورد هر مطبی که دغدغه نگارنده بوده ومورد بازدید قرار میگیرد نظر داده شود .اما بپذیریم که حضور در عرصه نوشتن و عرضه کردن نظرات خود به دیگران خود دلیلی متقن در انجام وظیفه معلمی است. باور دینی معلم دینی ما همین است که باید برای بهبود امور جامعه مواضع مبتنی بر قانون و رعایت اخلاق گرفته شود. معلمی که بنا برنظر مبارک نویسنده کامنت جراحت رسالتی چون پیامبر ی دارد آیا باید به وقت دیدن ناملایمات دم فرو بندد وسکوت کند .یا باید با شجاعت وشهامت نظر محترمانه خود را ارایه دهد.
    قطعا در دوستی با دوستان خود تجدید نظر کنید چون مشاور ه خوبی نداده اید. روزانه صدها وشاید هزاران نفر در سایت های رسمی کشور ارایه مقاله دارند .پس همه آنها دنبال پست هستند؟. واصلا کسی که نظر دارد یعنی کارشناس است واگر سمتی اختیار کند مگر کمتر از دیگران است. قدر آنهایی که سیاهکلی اند ومی توانندبنویسند وقدر آنهایی که می توانند بخوانند را بدانیم واز زحمات سایت عزیز در سیاهکل هم قدر دانی شود.

    پاسخ
17. آفتابکار گفت:

    1392-07-23 در 08:26

    بابا “جراحت” چند بار باید بنده خدا وحید حسنی بگه دنبال پست نیست، شما دیگه ول کن نیستی….

    پاسخ
18. عزیزم گفت:

    1392-07-27 در 09:43

    دوستان خوب حالا یک پست با ب میل آقای حسنی به او پیشنهاد شود اگر نپذیرفت مگر طبق گفته شما باید انسانهای خوب و وفادار باید برای اصلاح جامعه
    با دریافت سمتها مفید فایده نباشند .

    پاسخ
19. مجتبي گفت:

    1392-08-01 در 15:51

    جناب آفتابكار علاوه بر اينكه آقاي حسني در ابتدا خودشون اعلام كردن كه “یه عمر حسرت خوردیم که یکی از این پست‌ها به ما برسه” و اينكه چنين موضوع شخصي رو تو سايت عمومي مطرح ميكنن همه چيزو نشون ميده.
    اگر هر شخصي بخواد بخاطر نرسيدن به پست و مقام يا جايگاه اجتماعي مورد علاقه خودش پيام بده و اعتراض عمومي كنه كه جامعه پر از كينه و نفرت ميشه و در احاديث بزرگان دين خونديم كه خشم و كينه و نفرت از خصوصيات كفر است. پس بهتره بدون كينه و نفرت مشكلات مطرح بشه و در صورت امكان راه‌حلي هم ارائه بشه تا تمام جامعه در راهي درست گام برداريم.
    به نظرم بهتر بود كه آقاي حسني بدون مطرح كردن مشكل شخصيشون به نقد چنين مشكلي در جامعه مي‌پرداختن.
    در متن نوشته شده اشاره به برخي از مشكلات جامعه شده ولي وجه قالب متن بيان مشكل شخصي و درد دل آقاي حسني است كه ما خودمان را با آقاي حسني همدرد مي‌دانيم ولي سايت عمومي جاي بيان مشكلات شخصي نيست.
    افرادي كه آقاي حسني ازشون اسم بردن مانند ماكس وبر، هگل، هابرماس و … افراد بسيار بزرگي هستند كه نه شخصيتشان بلكه افكار و انديشه‌هايشان به افراد و جامعه جهت مي‌دهند و جهان را متحول كردند.
    ظاهرا آقاي حسني بازيچه دست سياست شدن، به طوري كه در شرايطي قرار گرفتن كه افراد اپوزوسيون رو نخبه ميدونن و طرفداري از احمدي‌نژاد رو پخمگي مي‌دونن.
    به آقاي حسني توصيه مي‌كنم كه بجاي اينكه دنبال اين باشن كه مقالات در كجاها به چاپ ميرسن به اين دقت كنن كه محتوا و انديشه‌هاي نويسنده مقاله چه هستند، كما اينكه در زمان انقلاب نيز افكار و انديشه‌هاي امام خميني (ره) مورد تاييد مجامع علمي در اروپا و آمريكا نيز بود. آيا ما بايد بگوييم كه چون مجلات و روزنامه‌هاي اروپايي و آمريكايي از انديشه‌هاي امام حمايت كردند پس ما نبايد به چنين گفته‌هايي توجه كنيم؟!!!

    پاسخ
    • وحید حسنی گفت:

      1392-08-12 در 06:17

      باسلام خدمت همه دوستان به خصوص اقا مجتبی.بهتر بود اقا مجتبی پاسخ هایی رو که حقیر در این خصوص گذاشتم نگاه می کردن.طرح مساله فوق بیان مشکلات شخصی نیست بلکه روشی است برای بیان مشکلات تحت عنوان نوشته های داستانی واقع گرا(novel manners)روشی معمول وجاافتاده.شخص خودش را مصداق قرار داده تا مشکلات مشخص گردد وبه کسی توهین نگردد. واما در باره شخصیت های نظیر ماکس وبر,هگل و…….کسی منکر خدمات ان ها نیست. هرچند بزرگان علوم دینی اشکال هایی بر نطریه هایشان وارد کرده اند.مثلا نطریه چند خدایی هگل ویا ……..بحث این است چرا برای تبیین نظریه های مردم شناسی یا جامعه شناسی همیشه به جامعه شناسان غربی رجوع کنیم ونظر انان را اصل بدانیم.کتاب ارزشمند نهج البلاغه یا اثرهای ارزشمنددانشمندان علوم اسلامی مانند ابن خلدون وابو ریحان بیرونی و……..که با استفاده از آموزه ای دینی وعلمی ودقیق جریان شناسی کرده ومستندات قابل توجه ومتقنی ارائه می دهند.بله متاسفانه هرگاه فردی در جامعه امروزی با دید اندیشمندان غربی نگاه کند نخبه و………ای کاش همه مثل حضرتعالی این قدر مسایل را ساده می دیدند وحب و بغضی نداشتند.توفیق رفیق راهتان

      پاسخ
20. آفتابکار گفت:

    1392-08-12 در 22:45

    با سلام و احترام خدمت همه دوستان و همشهریان عزیز
    مباحث خوبی توسط دوستان مطرح شد، اما توجه شما عزیزان را به چند نکته معطوف میکنم:
    1-جناب آقا مجتبی بعضی درد دل ها که مطرح می شوند “درد مشترک” هستند هر چند که از زبان یک نفر انسان عادی مطرح شود اما صرفاً جنبه شخصی ندارد و می خواهد یک معضل یا درد اجتماعی را مطرح کند. در این نوشته به نظر حقیر “من” در معنای نوعی و کنایه ای نیشدار است نه خود نگارنده مطلب.
    2-برای گفتن بعضی از معضلات و معایب اجتماعی و شاید هم سیاسی نمی توان به طور مستقیم به مطلب اشاره کرد مثلاً: من به درگفتم و لیکن بشنوند/ نکته ها را مو به مو دیوارها….
    3-اینکه تفکر غربی بد است یا خوب بحثی است که مجال زیادی نیاز دارد ولی بد نیست بدانید که ما بایستی مفاهیم تفکرات غربی را با جامعه خودمان سازگار (بومی سازی) کنیم و سپس مورد استفاده قرار دهیم و گرنه قطعاً برای جامعه مفید نخواهد بود ما به دلیل فرهنگ خاصمان نمی توانیم از غرب کپی برداری کنیم . شاید مقام معظم رهبری همین ها را دیده بودند که مبحث “علوم انسانی اسلامی” را مطرح نمودند که بسیار عالمانه و هوشمندانه بود.
    4-آیا اینکه می فرمایید “نشریات و روزنامه‌هاي اروپايي و آمريكايي از انديشه‌هاي امام حمايت كردند”….مهم این است که نظر امام (ره) نسبت به آن رسانه ها چه بود و گرنه هدف امام جلب رضایت آنان نبود بلکه خدمت به اسلام و ایران بود.
    5-به نظر من هدف آقای حسنی از گفتن پخمه طرفداران احمدی نژاد نبود بلکه اشاره به مطلب یکی از مسولین شهر بود که در خصوص پخمه بودن در گیلان مصاحبه ای کرده بودند.
    6-در پایان ضمن آرزوی سعادت و بهروزی برای شما دعای خیر و رحمت الهی مسئلت میکنم.

    پاسخ
21. سراج گفت:

    1393-07-25 در 20:25

    خیلی زیبا بود آقای حسنی…:p

    پاسخ