-
فرمانده انتظامی سیاهکل فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه شد
-
کشف و توقیف بیش از هزار لیتر سوخت قاچاق در سیاهکل
-
سیاهکل و چشم انداز تبدیل به قطب بزرگ گردشگری، کوهستانی ایران در شمال شرق گیلان
-
سرهنگ «کمیل ابراهیمی» فرمانده انتظامی شهرستان سیاهکل شد
-
ارمغان احمدی: عملکردمان فراتر از انتظارات بود!
-
درخشش دختران سیاهکل در مسابقات استانی کیکبوکسینگ
-
فرمانده انتظامی سیاهکل فرمانده انتظامی آستانه اشرفیه شد
-
بازرسی از مرغفروشیهای سیاهکل تشدید شد
-
تقدیر از عضو خردسال کتابخانه امام علی دیلمان
-
مدیر اسبق آب و فاضلاب روستایی شهرستان سیاهکل دار فانی را وداع کرد
-
مقام سوم برای مهدی کوچکی در اویاما
-
حرکت دوباره اتوبوسها از سیاهکل به تهران؛ سرویس برگشت از تهران نیز راه افتاد
-
برگزاری رقابتهای آزاد تکواندو در سیاهکل
-
رها شدن گاومیش در جاده، جان راننده پراید را گرفت
-
موجودی اعتبار کالابرگ با سرشماره V.Refah برای سرپرستان خانوار پیامک میشود
-
کسب مقام اول جهانی در پروژههای متاورس و هوش مصنوعی توسط تیم ایرانی به سرپرستی یک سیاهکلی
-
پاسخ فرماندار سیاهکل و مدیرکل دامپزشکی گیلان به تلف شدن دام ها در روستای جلیسه
-
تلف شدن بیش از ۳۰۰ راس دام در روستای جلیسه بر اثر بیماری/ لزوم ورود دامپزشکی کل کشور به منطقه
-
تأکید فرماندار بر استقرار دائم دامپزشک در روستای جلیسه
-
«شهید محمدرضا لاجوردی» دومین شهید سیاهکلی مبارزه با تجاوز رژیم صهیونیستی به میهن + تصاویر
-
کسب عنوان کارفرمای نمونه گیلان توسط مدیرعامل شرکت نام آور به شیر سیاهکل
-
مرمت «تی تی کاروانسرای سیاهکل» آغاز شد / رطوبت به بنا آسیب زده است





سلام …
لطفا حقایق را بیان کنید
راه علی استوار است …
نامه شماره 3
گويند كه شريح بن الحارث قاضى اميرالمؤ منين (ع ) در زمان او خانه اى خريد به هشتاد دينار.اين خبر به على (ع ) رسيد. او را فرا خواند. و گفت شنيده ام خانه اى خريده اى به هشتاد دينار و براى آن قباله نوشته اى و چند تن را هم به شهادت گرفته اى . شريح گفت چنين است يا اميرالمؤ منين .
اى شريح ، زودا كه كسى بر سر تو آيد كه در قباله ات ننگرد و از شاهدانت نپرسد، تا از آنجا براندت و بى هيچ مال و خواسته اى به گورت سپارد. پس ، اى شريح ، بنگر، نكند كه اين خانه را از دارايى خود نخريده باشى ، يا نقدى كه بر شمرده اى از حلال به دست نيامده باشد. كه اگر چنين باشد هم در دنيا زيان كرده اى و هم در آخرت .
اما اگر آنگاه كه اين خانه را مى خريدى نزد من آمده بودى ، برايت قباله اى مى نوشتم به اين نسخت و تو حتى يك درهم و چه جاى بيش از آن رغبت نمى كردى كه به بهاى اين خانه دهى . و نسخه آن قباله چنين است :
اين خانه اى است كه بنده اى ذليل ، از مرده اى كه براى كوچ كردن او را از جاى خود برانگيخته اند، خريده است . خانه اى از سراى فريب در كوى از دست شدگان و محلت به هلاكت رسيدگان . اين خانه را چهار حدّ است حد نخستين ، منتهى مى شود به آنجا كه آفات كمين گرفته اند، و حدّ دوم به آنجا كه مصيبتها را سبب است ، و حدّ سوم به خواهشهاى تباه كننده نفسانى ، و حدّ چهارم به شيطان اغواگر. و در آن از حد چهارم باز مى شود. خريدار كه فريب خورده آمال خويش است آن را از فروشنده اى كه اجل او را برانگيخته تا براندش ، به بهاى خارج شدن از عزّ قناعت و دخول در ذلّ طلب و خوارى خريده است . در اين معامله ضرر و زيان خريدار در آنچه خريده است ، بر عهده كسى است كه اندامهاى پادشاهان را ويران سازد و جان از تن جباران بيرون كند و پادشاهى از فرعونان چون شهرياران ايران و قيصرهاى روم و تبّعهاى يمن و حميرهابستانده است ، و نيز آن كس كه دارايى خود را گرد آورد و همواره بر آن در افزود و كاخهاى استوار برآورد و آنها را بياراست و آرايه ها ساخت و اندوخته ها نهاد تا به گمان خود براى فرزند، مرده ريگى نهد. همه اينان را براى عرضه در پيشگاه حسابگران و آنجا كه ثواب و عقاب را معين مى كنند، حاضر آورد. در آنجا حكم قطعى صادر شود و كار داورى به پايان آيد. ((در آنجا تبهكاران زيانمند شوند)) عقل هر گاه كه از اسارت هوس بيرون آيد و از علايق دنيوى در امان ماند، به اين رسند گواهى دهد.
ادامه دارد
نامه 19
نامه اى از آن حضرت (ع ) به يكى از عاملانش :
اما بعد. دهقانان شهر تو، از درشتخويى و سخت دليت شكايت كرده اند كه ايشان را تحقير مى كنى و برايشان ستم روا مى دارى . نگريستم و ديدم كه آنان هنوز مشرك اند و سزاوار آن نيستند كه به خود نزديكشان سازى و چون در پناه اسلام اند نشايد كه آنان را برانى يا برايشان ستم روا دارى . پس شعار خود ساز، درشتى كردن را آميخته به نرمخويى . و روشى پيش گير، ميان شدت و راءفت . گاه آنها را به خود نزديك نماى و گاه از خود دور دار، اگر خدا خواهد.
نامه 20
از نامه آن حضرت (ع ) اين نامه را به زياد بن ابيه نوشته است كه از سوى عبد اللهبن عباس بر بصره فرمان مى راند وابن عباس خود از جانب على (ع ) فرمانروايى اهواز وفارس و كرمان را داشت :
به خدا سوگند مى خورم ، سوگندى راست كه اگر به من خبر رسد كه در غنايم مسلمانان به اندك يا بسيار خيانت كرده اى ، چنان بر تو سخت گيرم كه كم مايه مانى و بار هزينه عيال بر دوشت سنگينى كند و حقير و خوار شوى . والسلام .
این است کلام علی