-
سرهنگ «محمدرضا رحمانی» فرمانده انتظامی سیاهکل شد + تصاویر
-
پیام «حمیدرضا قنبری» عضو جدید شورای اسلامی شهر سیاهکل خطاب به مردم این شهر
-
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان با حفظ سمت سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی مرکز سیاهکل شد
-
پروژه کمربندی خیام غربی سیاهکل، گامی در راستای توسعه شهری و گردشگری
-
یک سیاهکلی مدیرکل حوزه ریاست دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران شد
-
رئیس اسبق راهداری و حمل و نقل جادهای سیاهکل، سرپرست این اداره در لنگرود شد
-
«حمیدرضا قنبری» به عنوان عضو جدید شورای اسلامی شهر سیاهکل معرفی شد
-
دکتر «محمد زمانی» سرپرست بیمارستان غدیر سیاهکل شد
-
همسر شهید «سجاد طاهرنیا» درگذشت + فیلم
-
اسامی ۳۶ نامزد انتخابات مجلس دوازدهم در لاهیجان و سیاهکل منتشر شد
-
۱۱۳ نفر در حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل پیش ثبت نام کردند/ پیش ثبت نام ۴ نفر از رقبای سنتی با بیشترین رای کسب شده در ادوار گذشته حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل
-
سرپرست آموزش و پرورش سیاهکل معرفی شد + سوابق
-
تصادف خونین در محور سنگر به سیاهکل + عکس و فیلم
-
یک سیاهکلی فرمانده سپاه ناحیه لاهیجان شد
-
آیا ساختمان بلندمرتبه در مرکز شهر سیاهکل ساخته می شود؟!/ شهرداری و نظام مهندسی: این ساختمان بدون دریافت مجوز در حال ساخت بود!
-
تایید صلاحیت ۲۰ نفر برای انتخابات لاهیجان و سیاهکل
سلام.
متحیرم آره متحیر. چند وقته تعدادی رو به شکل دیکر میبینم یا شاید خوابم طولانی شده تو خوابم . دیوار مهربانی تبدیل شده به شهر مهربانی. از در و دیوار شهر مهربانی میریزه. آخ نگو نگو تو این ماه اردیبهشت واقعا نسیم خوش بهار هوا مطبوع عطر گلهای بهار نارنج انگار نوید چهار سال زندگی بی رنج رو میده. واقعا این کاندیداها شورای شهر تو همین شهر زندگی میکردند.
بابا طاهر عریان از بی مهربانی دادش در امد گفت :چه خوش بی مهربانی از دو سر بی .کاش بنده خدا زنده بود میدید مهربانی از یک سر هم بی درد سره.
بگذریم الان تو شهر مردمانی از جنس مردم دست بر سینه چنان دولا راست واسه مردم میشند که به جزء چشم چیزی دیگر ازشون نمیشنوی. سلام .مخلصیم.چاکریم. در خدمت هستیم سلام به خانواده محترم برسان. آقا امری باشه درخدمت هستم.
دوست دارم تو شهر بدوم داد بزنم خدایا شکرت .شکر.یکسره سرشون تو موبایله واسه باز کردن گره مشکلات شهروندان . قول. قول… دیگه نگو و نپرس. پدر من چنین قولهای به من نمیده.اگرم پدر قول بده یه پس گردنی هم چاشنیش میکنه.
خلاصه بگذریم به قول بچه ها افتادیم تو گلباغ. امروز میرم یه دفتر چهل برگ از مطبوعاتی آقای بابایی میخرم دیگه به کار از برگ رای گذشته صفحه اول رو مقدمه و خوشامد گوی مینویسم سی وهشت صفحه رو اسم سی و هشت نامزد منو مینویسم.
خنده نکن نامزد من هستند.
صفحه آخر فریاد خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااا متشکرم.