-
پیام «حمیدرضا قنبری» عضو جدید شورای اسلامی شهر سیاهکل خطاب به مردم این شهر
-
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان با حفظ سمت سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی مرکز سیاهکل شد
-
«حمیدرضا قنبری» به عنوان عضو جدید شورای اسلامی شهر سیاهکل معرفی شد
-
عمده عامل تخریب آسفالت و فرونشست سطحی کوچهها و راههای شهری و روستایی سیاهکل
-
رئیس کل سابق دادگستری گیلان معاون اول قوه قضاییه شد
-
عضو شورای اسلامی شهر سیاهکل دار فانی را وداع کرد
-
یک سیاهکلی سرپرست اداره ثبت اسناد و املاک سیاهکل شد + سوابق
-
سرهنگ «محمدرضا رحمانی» فرمانده انتظامی سیاهکل شد + تصاویر
-
غرس بیش از ۱۵۰۰ اصله نهال جنگلی توسط باشگاه کوهنوردی و صعودهای ورزشی مرداویج سیاهکل در منطقه قلاعی + تصاویر
-
پیام «حمیدرضا قنبری» عضو جدید شورای اسلامی شهر سیاهکل خطاب به مردم این شهر
-
پروژه کمربندی خیام غربی سیاهکل، گامی در راستای توسعه شهری و گردشگری
-
رئیس اسبق راهداری و حمل و نقل جادهای سیاهکل، سرپرست این اداره در لنگرود شد
-
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان با حفظ سمت سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی مرکز سیاهکل شد
-
همسر شهید «سجاد طاهرنیا» درگذشت + فیلم
-
اسامی ۳۶ نامزد انتخابات مجلس دوازدهم در لاهیجان و سیاهکل منتشر شد
-
یک سیاهکلی سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان شد
-
۱۱۳ نفر در حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل پیش ثبت نام کردند/ پیش ثبت نام ۴ نفر از رقبای سنتی با بیشترین رای کسب شده در ادوار گذشته حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل
-
تصادف خونین در محور سنگر به سیاهکل + عکس و فیلم
-
سرپرست آموزش و پرورش سیاهکل معرفی شد + سوابق
-
آیا ساختمان بلندمرتبه در مرکز شهر سیاهکل ساخته می شود؟!/ شهرداری و نظام مهندسی: این ساختمان بدون دریافت مجوز در حال ساخت بود!
-
یک سیاهکلی فرمانده سپاه ناحیه لاهیجان شد
با تشکر فراوان از آقای حسنی بابت این نگارش و اطلاعاتی که در سایت گذاشتند . التماس دعا
به نومه اونی که خودش شاهیده* شهیدخوجومعه میین واحیده* قسمته هرکسی نبه شهادت *شهید به دوست داره سره ارادت* شهیدخوجونه هدا میهنه ره *نه تنها میهن خودشه دینه ره* میهنودین اساسه آزادگیه* بلکه اوشون لازمه یه زندگیه* شهیدبدی میهنودین شودره *خودش بوشوزنده بنااوشونه اون امره * الون ده نوبت به اموفاره سیه* میهنودین سلامتی به امی دس بره سیه* چتوباروسفیدببیم اموشهیدونه ور *شهیدونی که روحشون ایسا امی دوره ور* دورودوصد دورودبه روحه شهید *اوشونه شاره پالهوون کس ندید *اوجوری که بدیمو بیشتاوه سم *دونه مه که نتونه مه شهیدونه فاره سم* سای کونه مه قدم ویرم اوشونه رایا بشم* نتونه سم سای کونه مه که کجوکوله نشم *قدره شهیده دونه ده فشتاله زاکون همه* زجوره دوشمن اصه لن نداره ده واهمه*
سالارشهیدان شفیعتان،انشالله.
سلام استاد .معتمد هستم از بوشهر.خیلی زیبا بود.به هم کلاسی هامون سلام برسون.
آقای حسنی مردم این چیزهایی که گفتین خوب میدانن لطفا اینها رو برین برای مسئولینی که شما به آنها ارتباط دارین بگین شاید به به یاد خدا وامام حسین افتادن و اینقدر پارتی بازی و ……… نکردن
برادر بزرگوارم سلام.کاش اولین مقاله منو(نخبه بودن یا پخمه بودن مساله این است)را می خوندین.تلنگری سخت به مسئولینی که مردم از انان ناراضیند.
حضرت علی (ع) در نامه بیست و هفتم نهجالبلاغه خطاب به محمد بن ابی بکر فرماندارمصر مینویسد: … با مردم فروتن، نرم خو، مهربان ،گشاده رو و خندان باش و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن…خدا را در راضی نگهداشتن مردم به خشم میاور…نماز را در وقت خودش به جای آور، نه اینکه در وقت بیکاری زودتر از وقتش و به هنگام درگیری و کار آن را به تأخیر بیندازی…!در ضمن حقیر هم مثل همه شما عزیزان سیاهکلی هستم وحتی برخی از مسئولین را به اسم وقیافه نمی شناسم.خداوند به همه مسئولین توفیق خدمت عنایت فرماید.
آقا وحید لطف کنید بگید در چه دستگاهی می خونید عزیز جان انگار خبر دیر به شما می رسد یه وقتی یه خارجی اومده بود لاهیجان مردم رو حین عزاداری می بینه می پرسه این مردم واسه ی چی عزاداری می کنن بهش میگن به خاطر امام شان باز می پرسه امامشان را چی شده میگن 1300 سال پیش شهید شده میگه حالا چرا خبر اینقدر دیر بهشان رسیده !! اقا وحید نمی خوای حرف تازه بزنی قربون شکلت!
کاش منظور تونو واضح تر می گفتین.اگه منظورتون اینه که حادثه کربلا درگذر زمان رنگ کهنه گی به خودش می گیره استغفرالله.بنا به فرمایش قران کریم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون”شهید حقیقت همیشه زنده تاریخه.به خصوص اگه امام معصوم هم باشه.خیلی از حوادث ممکنه تاریخ هضم کنه واز بین ببره اما حوادثی مانند کربلا به واسطه صبغه الهی جاویدانند.آن چه که در خبر مهمه حقیقت تاریخه نه زمان تاریخ.وعاشوراء یک حقبقت انسان سازه که همانند خورشید سال های سال وتا ابدیت خواهد درخشید..حقیقت همیشه ناب وتازه هست باید آن را درک کرد وفهمید. فی امان االه
اقا وحید منظورم اینه که بالاخره ما باید تکلیف خودمون رو با حادثه سال 60 هجری روشن کنیم که آیا این حادثه برای ما بار معرفتی دارد یا ندارد ؟ بنا رو بر این می گذاریم که بار معرفتی دارد ! سوال این است که چرا این معرفت وارد زندگی ما نمی شود ؟ چرا ما آدم های با معرفت نمی شویم علیرغم این همه رفتار و تظاهراتی که پیرامون عاشورا داریم بر سر و سینه می زنیم و اشک می ریزیم آدم های با تربیتی نیستیم به راحتی پا روی حقوق یکدیگر می گذاریم زندگی مان باری به هر جهت است از مدیریت زباله گرفته تا رانندگی در خیابان تا رسد برادرانی مثل شما که تکرار مکررات می کنند وطرحی نو ندارند! چرا ما مردمان آزاده ای نیستیم ؟ چرا در حرف زدن هایمان فکر می کنیم فقط خودمان هستیم که حرف داریم و دیگران را نمی بینیم چرا در حرفهایمان یقین مطلقیم من نظرم به کهنگی حادثه سال 60 هجری نبود سوالم از نیامدن آن معارف به زندگی ما بود ! چرا وحید حسنی با نام ونشان بنویسد ولی نقد شور و شعورش باید در پس پرده و گمنامی باشدنکند وحید هم دانه است هم دام و نکند وحید می داند و نمی داند و چقدر وحید در نوشته هایش استکبار می ورزد و غرور دارد که اول و آخر فهم است و امرانه می نویسد و سوال امرانه می کندکه کجای کارید !!! یاد یکی افتادم که در سازمان ملل از سهم خواهی در مدیریت جهانی می گفت !یعنی فهم من یک سر و گردن از شماها بالاتر است من این جمله ی شما رو نفهمیدم ” انچه در خبر مهمه حقیقت تاریخه نه زمان تاریخ “!!! یعنی چه ؟ شما حد اقل تحریفات عاشورای مطهری را می خواندید تاریخ طبری بماند! اقا وحید امام جمعه محترم شهر ما نه امام است نه معصوم ! آیا می توانم در همین سایت نقدی بر او بنویسم ؟!!! انگونه که وحید می نویسد یا آنگونه که دیگران به راحتی شعار مرگ بر این و ان می دهند ؟! باقی بقایتان
آقای پو رحیمی سلام.ممنون از توجه حضرتعالی.این که حوادثی همانند حوادث جانسوز کربلا بار معرفتی دارد در ان شکی نیست.اما این که چرا من نوعی نصیب وبهره ای ازاین معرفت نبرده ام دلیل اصلی نوشتن این مقاله بود.چرا همیشه به مفاهیم ومبانی نظری یک حادثه توجه داریم تا چرایی وقایع؟تدبر ودقت در اصل ماجرای حوادثی مانند کربلا ونرسیدن به معرفت مطلوب، به یک آسیب شناسی نیاز دارد.جهل،انحراف،توجه به حاشیه ……همه وهمه به یک واقعیت تلخ اشاره دارند و ان این که من نوعی از نظر اعتقادی ضعیفم وراحت با توجه به شرایط وموقعیت تکلیفم را فدای مصلحت می کنم.همان آفتی که مردم کوفه به ان مبتلا شدند.مردمی که به قول خودشان مسلمان،معتقد ومومن بودند اما از نظر مبانی واعتقادی ضعیف بودند.و در تشخیص حق از باطل ناتوان شدند.باید دقت کنیم این لغزش مرگبار تکرار نشود.
این که نوشته ام کجای کاری؟مخاطب،مانوعی افراد است نه مردمی پاک ودلسوزی که با شنیدن نام مقدس حسین(ع)اشک در چشمانش جمع می شود.مخاطب در این میان نفس لوامه ما انسان هاست.وگرنه عزادار امام حسین(ع)جایگاهش مورد احترام وتقدیس است.
در ادامه آورده اید بنده از جایگاهی برخوردارم که می توانم به راحتی نقد کنم.برادر من،انسان بی تفاوت نباید باشد.تنها جایگاهی که به حقیر اجازه نوشتن ونقد می دهد مسئولیت فرهنگی حقیر می باشد هر چند به مذاق خیلی ها خوش نیاید یا مورد تهدید وارعاب قرار بگیرم.باید به تکلیف عمل نمود.باز هم از حسن توجه شما متشکرم.یا علی
خب اقا یاسر پاسخ بنده به وحید حسنی رو نذاشتی کی فکر می کرد یاسر بابایی با این سن و سال و تجربه ای که دارد بشود سانسور چی البته ایرادی بر شما نیست چون منطق و معرفت و سوادی پشتوانه کار شما نیست همین … با این قد و قواره اش ممکن است تا دقایقی با شما بحث و گفتگو کند که بعد از چند دقیقه یواش یواش دستهایش گره می شود شما هم اینگونه هستید فکر می کنید شما همه اسلام و همه فهم و درک هستید و قلب اسلام در خانه شما در خیابان شیرودی می تپد اخر منطق شما اسید پاشی است به سر و صورت ادم هایی که منطقشان کلافه تان کرده است ! بله گل پسر روزگار اینجوری نمی ماند به راحتی به دیگران بد و بیراه میگید به نظر شما شریح قاضی عمر سعد و داعش برازنده ی شما ها از جمله … نیست ! که دیگران را به آن منتسب می کنید؟! کمی تاریخ بخوانید ببینید چقدر ناگهان ورق بر می گردد!!!
چقدر خوب است که عزیزانی که مطالب دیگران را نقد میکنند به خصوص در قسمت یادداشت که همراه بامقاله ونوشته عکس شخص نیز موجود است این دوستان ناشیانه قضاوت ونقد نکنند تحقیق نموده ونویسنده مطلب ومقاله را بشناسند وبعد اظهار نظر کنند فکر نکنم اقای پور رحیمی که انتقاد کرده اند ویا دوستان دیگر نویسنده مقاله را نمی شناسند نه از نظر ظاهری بلکه با توجه به خصوصیاتی که در جامعه کوچک شهر سیاهکل شناخته شده اند ایشان وبعضی از دوستان فکر میکنند کسانی می توانند امر ونهی کنند ومقاله بنویسند که مسولیت ویا پست مهم اداری دارندودیگران حق نوشتن وگفتن مسائل را ندارندو نوشته های اقای حسنی تلنگری به همه ماها است که از خواب غفلت بیدار شویم شمایی که این مقاله واین نوشته ها را نقد میکنید چقدر خودتان ایمان داشته وبه ان عمل می کنید مهم فقط نقد نیست بلکه نقاد تا خودش عاری از انواع مشکلات نباشد درست نیست که دیگران را متهم کند در ثانی لزومی هم ندارد که نویسنده مقاله به سابقه کاری ومدرک تحصیلی خود اشاره نماید وکسانی که میخواهند نقد کنند براحتی در شهر کوچک ما این افراد را می شناسند.
در پاسخ به این شهروند عرض می شود که ۱: . در روز هزاران نفر می نویسند و هر کدام از ماها کلی مطلب می خوانیم اگر قرار باشد اول برویم به شناسایی نویسندگان و اصل و نسب و پیشینه سوادشان را در بیاوریم بعد مطلبشان را بخوانیم از کار و زندگی و مطالعه خواهیم افتاد۲٫ درست است که امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای عمومی است اما شرایطی دارد که هرکس نمی تواند ان شرایط را داشته باشد به گونه ای که هرکس سرش را از پنجره ماشین بیرون بدهد و دیگران امر به معروف و نهی منکر نماید۳٫ به تجربه و به کرات دیده ایم ان هایی که وعده بهشت داده اندسر از جهنم در آورده اند ……. !۴٫ ما همه ماها را علیرغم اظهار نظر شهروند محترم در خواب غفلت نمی بینیم و چون بیداریم موعظه جناب حسنی را وارد و بجا نمی دانیم ۵٫اینکه چه کسی و چقدر ایمان دارد اصلا قابل درک و شناسایی نیست و به کسی هم ربطی ندارد اینجا سخن از حرف و منطق است سخن اینجاست که حرفی که آمده است منطقی و بجاست یاخیر و یکی از دلایل نگارش مقالاتی اینچنینی این است که نوسینده از میزان اعتقاد و سواد مخاطبانش را خبر ندارد ….!!۶٫نظر شما به نظر آن آقا شباهت دارد که مدرک را کاغذ پاره می دانست البته این هم نظری است ولی به نظر ما اگاهی از میزان تحصیلات نویسنده حق مخاطب است. پاینده باشید
ماشائلاه
یادمان باشد عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد،مواظب باشیم حسین دلمان به دست یزید اماره نفس،تشنه لب شهید نشود.
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله
باسلام.ببخشید آقای یاسر بابایی میخواستم بگم چرا بخش یادداشت شما که برای سایتتون انتخاب کردین بیشتر درمورد مسایل سیاسی هست.به نظرمن البته اگه دوست دارید اگه بتونید چیزهایی مثل شعر یا یه متن زیبا یا مثلا دلنوشته درمورد مناسیتهای مختلف هم باشه طرفدارهای زیادی خواهد داشت.به ویژه شعرنو که درمورد موضوعات مختلف باشه.خیلی قشنگ میشه .چون وقتی که وارد یاداداشت ها میشیم متنهایی که عزیزان زحمت کشیدن وگذاشتن کمی طولانیست وشاید افراد اندکی اونو بخونن مثلا از صد نفری که وارد سایت میشن تنها ۲۰نفر این مطالبو بخونن ولی اگه شعری پرمحتوا باشه باموضوعات مختلف شاید نظرات بیشتری گذاشته بشه یا افراد مختلفی آن رو بخونن.از آقای حسنی هم معذرت میخوام که این نظرواینجا نوشتم چون نمیدونستم ازچه راهی باید وارد شم
وحید جان سلام اینجانب شما را از نزدیک می شناسم و شاید بیش از بیست سال است که از هم انهم ناخواسته فاصله گرفته ایم .میدانم که بدون هیج قصد و منظوری ان هم از سر اعتقاد ذاتی و در شرایط پیرامونی قلم فرسایی می کنی . وقایع کربلا برای همه انسانها حزن انگیز است .امام حسین صادقانه همه چیز خود را برای اسلام هزینه کرد و مسئولیت امامت خویش را تمام کمال به انجام رساند تا حقیقت (اسلام )جاودانه بماند . او بقولی وارث همه انبیای الهی بود .ما تنها می توانیم در حد آدمهای معمولی از او درس زندگی بگیریم . ساده و سالم فکر کنیم و نیاز نیست خیلی پیچیده در باره فداکاریهای او فکر کنیم و رسالتی بزرگ برای خود متصور شویم و نتوانیم به آنها عمل کنیم و دیگران را به ایده ها هدایت کنیم . او گفت اگر دین ندارید آزاد مرد باشید. به ساده اینکه برای دنیا دین خود را هزینه نکنیم .مردم را اسیر اعتفاد خود نکنیم و بگذاریم خود نه از ره تقلید بلکه از ره بینش و تفکر راه خود را بیابند.به آنان امکانات و فضایی بدهیم که خود تصمیم بگیرند. آری درس بگیرم که ساده و سالم باشیم .زهد و تقوا حقیقی داشته باشیم و نماز به ریا نخوانیم .برای پست و مقام تظاهر به حقیقت نکنیم و …. ارادتمند شما
برادر محترم سلام.اولا پیامبران عظام وائمه اطهار علیهم السلام طبق فرمایش قرآن کریم اسوه والگوی ما هستند” لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا .قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خداسرمشقى نیکوست: براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کند.
برادر عزیزم،
واژه «اُسوه»، از «اتساء» مىباشد، درست همانگونه که واژه «قدوه» از «اقتداء» آمده است. این واژه اسم است که در جاى مصدر قرار گرفته، و در اصل به مفهوم حالتى است که انسان به هنگام الگوگیرى و پیروى از دیگرى به خود مى گیرید؛ با این بیان منظور این است که: براى شما بندگان خدا در الگو گرفتن از پیامبر، اگر به او اقتدا مى کردید و او را در یارى حق و عدالت و شکیبایى در راه خدا سرمشق قرار مى دادید پیروى شایسته و نیکویى است.
همان گونه که می بینید به واسطه الگو پذیری انسان از بزرگان،نباید به حد معمول و عادی اکتفاء نمود.انسان در مسیر ترقی باید بلند طبع وبلند نظر باشد.(رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند)
در ثانی اعتقاد امری دورنی است که شخص بواسطه تلاش وثبات در اصول ودین بدان می رسد،اعتقاد تقلیدی نیست.
ودر آخر حقیر هم با حضرتعالی موافقم که خداوند به همه مارعایت اخلاص ودوری از تظاهر و ریا را عنایت فرماید. یا علی
سلام اقای حسنی من از نکاتی که در سایت می نویسید خیلی خوشم می یاید ممنون از شما معلم فهمیده ام که اینقدر به مقاله نویسی و کتاب اهمیت می دید
سلام وعرض ادب خدمت سرور گرامی من بی نهایت از فرمایشات شما استفاده نمودم و واقعا شما از نضر من خیلی خوب میاندیشی و خیلی خوب سخنور هستید از باب ابی عبدالله حسین و یک مرد مبارزه گر در راه حق علیه باطل هستید و جز افتخارات در شهر سیاهکل هستید حقیر از لیالستان سوپر مارکت ارزانسراه سید محمد میرفلاح .و درود بر شما .