-
یک سیاهکلی مدیرکل حوزه ریاست دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران شد
-
دکتر «محمد زمانی» سرپرست بیمارستان غدیر سیاهکل شد
-
مسیریابی(Routing) در شبکه چیست، توسط چه چیزی و چگونه انجام می شود؟
-
پرداخت ۱۱۰ میلیون تومان کمک هزینه درمانی بلاعوض جمعیت هلال احمر سیاهکل به بیماران خاص
-
شکستن رکورد کشور و دعوت به اردوی تیم ملی توسط وزنه بردار نوجوان سیاهکلی + فیلم و عکس
-
همسر شهید «سجاد طاهرنیا» درگذشت + فیلم
-
اسامی ۳۶ نامزد انتخابات مجلس دوازدهم در لاهیجان و سیاهکل منتشر شد
-
۱۱۳ نفر در حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل پیش ثبت نام کردند/ پیش ثبت نام ۴ نفر از رقبای سنتی با بیشترین رای کسب شده در ادوار گذشته حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل
-
سرپرست آموزش و پرورش سیاهکل معرفی شد + سوابق
-
یک سیاهکلی فرمانده سپاه ناحیه لاهیجان شد
-
آیا ساختمان بلندمرتبه در مرکز شهر سیاهکل ساخته می شود؟!/ شهرداری و نظام مهندسی: این ساختمان بدون دریافت مجوز در حال ساخت بود!
-
تایید صلاحیت ۲۰ نفر برای انتخابات لاهیجان و سیاهکل
-
عضو شورای اسلامی شهر سیاهکل دار فانی را وداع کرد
با سلام و عرض ادب
نقد به جا، سازنده، به دور از تعصب و عاری از بغض وکینه، توسط نقاد دانا و مطلع بسیار سازنده و در عین حال مفید می باشد. نقد حاضر آنقدر با یکسو نگری و بغض و تعصب نگاشته شده است که بنده را برآن داشت تا چند سطری من باب آنچه می نویسند، توضیحاتی بیان نمایم:
۱- فرموده اید که “پس از بررسی اولیه این توافق در مجلس، مشخص شد چه ایرادات فنی و ماهوی فراوانی دارد.” اما اشاره نکرده اید که وکلای ملت ماده واحده و بندهای این طرح (توافق) را با ۱۶۱ رأی موافق، ۵۹ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۰ نماینده حاضر تصویب کردند. در ضمن ایکاش اشاره ای هم به مخالفین این توافق در مجلس می کردید که واژه N.P.T (ان.پی.تی) یا پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهایNon-Proliferation Treaty را (M.P.T) ام.پی.تی نگاشته و قرائت کرده بود، چه منتقدان و مخالفین دانایی. آیا بالاتر از این قانون برای شما حجتی است؟ یا نه اساساً نظامات حاکم بر سیستم اداره مملکت را قبول ندارید؟
۲-منتقد عزیز و گرامی، فرموده اید که دو سال زمان مناسبی است که زمینه برای تغییر سیاستهای اقتصادی یک کشور فراهم شود، اما در یک اقتصاد بیمار و متزلزل در طول هشت سال که نقدینگی های سرگردان را به سمت دلالی دلار و سکه و طلا و مسکن و اتومبیل و املاک و…… سوق داده بود و جیب دلالان از سودهای واسطه گری انباشته شده بود اکنون به مرز ثبات و تعادل رسیده است، خود یک دست آورد نیست؟ در اقتصاد وابسته به نفت و مصرف گرا و وابسته به واردات تغییرات و شوک های ناشی از تغییرات نرخ ارز ممکن است در هر زمانی رخ دهد (همچون هفته های اخیر) اما مقایسه کنید با تکانه های وحشتناک اقتصادی در سالهای ۸۹ تا ۹۲ که منجر به افزایش سه برابری نرخ ارز، قیمت خودرو و مسکن و ….شد و مقایسه کنید با ثبات بازار خودرو و مسکن و ارز و … در این سه سال و نیم. ضمن اینکه اولین گام در بهبود هر بیماری از جمله بیماریهای اقتصادی، جلوگیری از وخیم تر شدن اوضاع بیمار و سپس درمان قطعی و بهبودی کامل است. ضمن اینکه شاخص ارزیابی شما از اوضاع اقتصادی دقیقاً با کدام معیار و مبنا و چه وضعیتی می باشد؟
۳- فرموده اید دلار وارد کانال ۴٠٠٠ تومان شده چون تحریمهای بانکی برقرار است (مگر نگفتید با برجام تمام تحریمها لغو میشود؟) تازه رسیده ایم به نقطه سر خط. تحریم های بانکی مرتفع شده و شبکه جهانی SWIFT برقرار می باشد، باور ندارید؟ می توانید به نزدیکترین شعبه یک بانک تجاری که واحد مستقل ارزی دارد مراجعه کنید و این را به عینه مشاهد کنید و اگر اطلاعات و دانش و قدرت تأمین مالی آن را داشته باشید می توانید یک پیش فاکتور از هر شرکت خارجی که دوست دارید سفارش کالا بدهید و از طریق بانکهای کارگزار داخلی و خارجی مبادرت به تجارت نمایید. برادر من مشکل تحریم بانکی نیست، نکته اصلی اینجاست که در طول هشت سال آنقدر به تجار و بازرگانان و شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی ظلم شد و در دنیا آنقدر وجههی بازرگان ایرانی تخریب شد که هیچ شرکتی حاضر به ادامه ی فعالیت با واردکنندگان ایرانی نمی شد. همان کاغذ پارههایی که می فرمودید این وضعیت را به وجود آورد. آقای نگارنده بسیار شرمنده ام که این بند را می نویسم و توضیح میدهم اما رسالتی به عنوان یک شخص فعال در بخش اقتصادی به دوش
می کشم که ناگزیر به بیان آن می باشم. فرموده اید که دلار وارد کانال ۴٠٠٠ تومان شده چون تحریمهای بانکی برقرار است (مگر نگفتید با برجام تمام تحریمها لغو میشود؟) بنده به عنوان یک تحصیل کرده ی اقتصاد از شما می پرسم چه ارتباط مستقیم یا غیر مستقیمی (معنادار) بین قیمت دلار و تحریم های بانکی بر اساس مبانی تجارت وجود دارد؟؟ آیا می توانید مستدل و علمی این استدلال خود را توضیح دهید. آیا کشف جدیدی در راه است؟
۴-اگر مطلع باشید و سن و سال شما قد دهد خواهید دانست که یکی از بزرگترین تحریمهای غرب علیه ایران تحریم هواپیمایی بود. در طول قریب ۴۰ سال هیچ کمپانی و شرکت دولتی و خصوصی نتوانسته نه یک فروند هواپیمای جدید واردناوگان هواپیمایی کشور کند و نه حتی قطعات و لوازم یدکی آن را، امروزه با رفع تحریم صنایع هوایی ایران قرارداد خرید بیش از ۲۰۰ دستگاه هواپیما توسط شرکت هواپیما سازی ایرباس و بوئینگ به امضا رسیده است جهت اطمینان می توانید سری به سایت رسمی شرکت ایرباس و لینک (http://www.airbus.com/newsevents/news-events-single/detail/iran-air-and-airbus-seal-historic-aircraft-order/ ) و همچنین به سایت شرکت بوئینگ (http://boeing.mediaroom.com/2016-12-11-Boeing-Iran-Air-Announce-Agreement-for-80-Airplanes )بزنید.
۵-همچنین اظهار نموده اید که طرف غربی بدعهدی نموده و برجام را نقض کرده و از این رهگذر تلاش های دیپلماتیک دولت را دوباره زیر سوال برده اید. جای تعجب دارد، برجام یک پیمان
بین المللی چندجانبه است، تیم مذاکره کننده براساس مبانی حقوق بین الملل و رویه های متداول در عرصه سیاست جهانی اقدام به مذاکره نمود و ماحصل آن برای طرفین الزام آور است، ناقض این پیمان در عرصه بین المللی شکست خورده ی دیپلماسی پویای نظام اسلامی خواهد بود، آیا وقتی طرف غربی بدعهدی و پیمان شکنی کند و به توافق خود پایبند نباشد، ایراد از خادمان نظام است؟ ما باید شرمنده باشیم؟ برعکس این موجب رسوایی خودشان خواهد شد که یک توافق بین المللی را نقض کرده اند. مضاف بر آن مگر چه چیزی از دست رفته است؟ هر آنچه که تعلیق شده دوباره با دستان توانای فرزندان این خاک احیاء می گردد. این نباید دست آویزی برای جریان فکری شما باشد که تلاشهای منطقی و معقولانه دولت را نادیده بگیرید. بهبود فضای کسب و کار و ایجاد شرایط محیطی و محاطی مناسب برای تجارت و اقتصاد ضروری و واجب بود و در این راستا برجام این مهم را ممکن می ساخت.
۶-برادر عزیز من شما که داعیه ی بینش سیاسی و اقتصادی دارید بهتر است به جای اظهارنظرهای احساسی و تعصبی، بر اساس واقعیات علمی وقایع را تحلیل کنید. مسکن مهر بار سنگینی بر دوش هر دو دولت (دولت قبل و دولت کنونی) داشت. رفاه عمومی و از جمله آن داشتن منزل مسکونی مستقل آرزوی به حق همه ی مردم جامعه است و اساساً باید چنین چیزی باشد و مسکن مهر
فی النفسه چیز مفیدی بود اما اجرای آن به لحاظ عملی ایرادت اساسی داشت. به دلیل کمبود منابع مالی و مشخص و معین نبودن بازپرداخت تسهیلات آن توسط وام گیرندگان دولت مجبور شد از بانک مرکزی استقراض سنگین کند، و چون در اقتصاد استقراض از بانک مرکزی مستقیماً روی پایه پولی یا پول پرقدرت تأثیر می گذارد و خود ضریب تکاثر خلق پول را بالا می برد که موجب بالا رفتن تورم و گرانی بیشتر مسکن گردید. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، در خلال سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ متوسط قیمت هر مترمربع زیربنای مسکونی در تهران ۴۵۹ درصد افزایش یافته است. در حالیکه در همان دوران آقای احمدی نژاد و تیم اقتصادی ایشان اعتقادی به انتشار اوراق جهت تأمین منابع مالی مسکن مهر نداشت و اساساً ساده ترین و مضرترین راه را برای انجام پروژه مسکن مهر برگزید که نتیجه آن انفجار تورم و قیمت مسکن بود. بر همان اساس هدفمندی یارانهها به زیانبارترین روش انتخاب شد. در اواخر دهه ۱۳۸۰ دولت بحث هدفمندی یارانهها را مطرح کرد. حذف یارانهها از اقتصاد بارها توسط اقتصاددانان مورد توصیه قرار گرفته بود، ولی شاید بتوان گفت از میان روشهای متعددی که در ادبیات اقتصادی برای این موضوع مطرح است، روش حذف ناکامل یارانهها و پرداخت مستقیم آن به مردم که سادهترین و زیانبارترین روش است، انتخاب گردید. مفهوم اصلی هدفمندی یارانهها آن است که دولت آنها را در جامعه هدف و با اهداف سیاستی مشخص ارائه نماید. نکته دیگر آن است که حذف یارانه ها بایستی موجب کاهش هزینههای دولت و در نتیجه کاهش کسری بودجه شود. اما در عمل آنچه که مشاهده شد نتیجه کاملاً بر عکس و تبعات وحشتناک اقتصادی بود. با این همه عزم دولت کنونی بر ای تکمیل و تحویل واحدهای مسکن مهر به متقاضیان ستودنی است.
۷-برادر عزیز که یک تازه وارد در عرصه علوم سیاسی تلقی می شوید خوب است بدانید که مسائل مهم و حیاتی برای کشور مانند انرژی هسته ای، مسائل خاورمیانه، مسئله ی فلسطین، مذاکره با غرب و …….در سطح عالی نظام و همه نهادهای تصمیم گیرنده در لایه های متعدد با حضور همه ی ظرفیتها، سرمایه ها و نخبههای نظام انجام میگیرد و فقط در روش اجرای آن توسط دولتهای مختلف تفاوتهایی وجود دارد، هر حرکت یک دیپلمات ایرانی در عرصه ی بین الملل با معیارهای بسیار دقیقی برای نظام کارشناسی و تحلیل می گردد. چون خیلی ساده انگارانه خواهد بود که فکر کنیم در مورد مسائل حیاتی و حساس کشور و منطقه بین مسئولین سطوح عالی نظام شکاف وجود داشته باشد. در مسئله مذاکرات هسته ای و قبل از آن نیز اینگونه بوده است. توصیه میکنم در این راستا کتاب خاطرات “آقای سفیر” نوشته ی دکتر محمد جواد ظریف و کتاب “عصر فریب” نوشته ی دکتر محمد البرادعی را مطالعه نمایید. جناب آقای روزنامه نگار حل بحرانها و مشکلات از طریق عقل و تفکر و درایت خیلی بهتر از غوغاسالاری و هیاهو و بوقچی گری می باشد. و گرنه تو خود نیک می دانی که این مرز و بوم همواره بخاطر هیجانات کنترل نشده و تعصبات بیجا و خودخواهیها و یکه تازی چه ها که نکشیده است.
ای شادی آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازآیی
با این دل غم پرور
من با تو چه خواهم کرد ؟
در انتها آرزوی سلامت و طول عمر برای رهبر فرزانه انقلاب و سعادت و کامیابی برای همه ی عزیزانی را دارم که برای اعتلای ایران اسلامی تلاش و مجاهدت می کنند.
بسیار ممنونم از حسن توجه شما.
ولی دوست عزیز، مخاطب بنده عملکرد دولت یازدهم بود نه شخص حضرتعالی. شما بنده رو مخاطب قرار دادید که البته ایرادی هم نداره ولی ای کاش به عملکرد دولت فخیمه یازدهم هم اشارت اندکی میکردید تا مخاطبین این سایت وزین در مقابل سوالات بی شماری که مانند بنده حقیر برایشان ایجاد شده، پاسخ درخوری دریافت میکردند.
شما هم به مانند رییسجمهور مطبوعتان، منتقدین را با الفاظی خطاب میکنید انگار شما علامه دهر هستید و دیگران چیزی نمیفهمند. بنده خردهای به شما نمیگیریم چون گفتمانی که رییس جمهور محترم در برابر منتقدین به کار میبرند به شما هم سرایت کرده است. وقتی شخص اول اجرایی اول مملکت منتقدین را کم سواد و با الفاظی به درک خطاب می کند حقیقتا دیگر انتظاری از همفکران ایشان نیست. من به شما توصیه برادرانه می کنم که کمی آرامش و سعه صدر داشته باشید و کلام منتقد را بپذیرید و از بستن چشم خود به واقعیات جامعه پرهیز کنید.
در بند اول پاسخ حضرتعالی فرموده اید ۱۶۱ نماینده مجلس برجام را تصویب کردند، در صورتی که منظور بنده توافق اولیه ای بود که در لوزان تصویب شد. توافقی که قرار بود گزارش کار صد روزه دولت به مردم باشد(کمی مطالعه بفرمایید بد نیست)!. آن مصوبه ای که مجلس آن را در ۲۰ دقیقه تصویب کرد، تصویب برجام بود که بعدها آقای لاریجانی با تأسف گقت که ای کاش در تصویب برجام عجله نمی شد. برادر بزرگوار ای کاش حرف آن بی سواد ها را هیأت مذاکره کننده که به قول شما NPT را MPT میخوانند گوش می داد، و امروز ابراز پشیمانی نمی گرد. یادتان هست گریه های زارعی در صحن مجلس را، یادتان هست رگ گردن آقای ظریف در مجلس در دفاع از برجام را. عاقبت چه شد، عاقبت شد یک کلمه، پشیمانی از اعتماد به کری. شما من ر ا به نقد احساسی متهم کردید ولی توصیه میکنم تاریخ این سه سال و نیم را ورق بزنید البته بدور از احساس. ببینید مجلس اصولگرا برای این عدم پشیمانی چه تلاشی کرد ولی نشد، برجام تصویب شد و چیزی که برای ظریف و ما ماند یک جمله بود، از اعتماد به کری پشیمانم.
در بند دوم به ثبات بازار اشاره فرمودید. فرض محال که محال نیست، بنده هم با شما هم نظر می شوم و می گویم بازار ثبات دارد. شما در جایی از پاسختان خودتان را تحصیل کرده اقتصاد معرفی کردید، ولی با استفاده از چند عبارت اقتصادی قطعا نمی توانید پاسخ مستدلی به انتقادات بنده بدهید.چرا؟ زیرا شرایط کنونی بازار که قلب تپنده اقتصاد یک کشور است، شاخص های اقتصادی را تعیین می کند نه حرف های و معیارهای کتاب های اقتصادی آدام اسمیت. برادر بزرگوار، یک توصیه خدمتتان دارم. سری به بنگاه های مسکن شهر بزنید. سری به شهرک صنعتی شهر بزنید. سری به خرده فروشی های شهر بزنید. به بازار روز بروید و با کاسب ها هم کلام شوید. بدون تعصب و احساسی شدن تفاوت شرایط در دولت قبل و فعلی را بپرسید. پاسختان از ثبات اقتصادی را دریافت خواهید کرد. همان کتاب های اقتصادی که خوانده اید می گویند اقتصادی دستوری دوامی ندارد. بخش مسکن مملکت که بخش مادر اقتصاد است را در رکود وحشتناک برده اند، بیکاری بیداد می کند، این ثبات است. من در انتقاداتم عرض کردم، رکود تورمی در کشور حاکم است. شما که اقتصاد خوانده اید می دانید چه بیماری وحشتناکی است. مصداق برایتان آورده ام ولی شما گزارشی از عملکرد دولت قبل را به من می دهید. دوستان احمدی نژاد دوره اش تمام شده. من بحثم این دولت است. بنده منتقد این دولت هستم. ایشان رییس جمهور بنده هستند و من به عملکرد ایشان انتقاد دارم. چرا گذاشتید رکود تورمی در اقتصاد سایه بیاندازد. برادر بزرگوار، دولت قبل با ایجاد شرایط تورمی قصد داشت جلوی رکود را بگیرد که تا حدودی هم موفق بود. ولی الان شرایط به چه گونه است؟ جوان در منزل دارید؟پاسخ این سوال را از جوانتان بپرسید!
از بازگشایی SWIFT گفتید. نمیدانم حقیقتا یا مطالعه نمی کنید یا چشم به حقایق بسته اید. اظهارات رییس کل بانک مرکزی و تقریبا هیچ یادتان هست. انتقادات چند باره آقای روحانی از غرب به عدم انجام تعهدات یادتان هست؟ تمدید داماتو را به خاطر میاورید؟ کار نکردن بانک های اروپایی و آمریکایی چه دلیلی دارد؟ باز دولت قبل مقصر است؟ از کدام SWIFT حرف می زنید. اوباما خواست پول مان را به خودمان برگرداند با هواپیما و نقد فرستاد! کدام بانک کشور رابطه تجاری با دنیا دارد؟ تجارت خرد در حد چند صد هزار دلار ار عرض نمی کنم، حسابی که بتوان پول فروش نفت را دریافت کرد!
بین تحریم بانک مرکزی و دلار رابطه برقرار نیست؟ پس چرا بانک مرکزی سوداگری دلار می کند. کسری بودجه چطور جبران می شود؟ دوست عزیز اقتصاد خوانده، همینجا پیش بینی میکنم، دلار قیمت ۴۵۰۰ تومان را هم درخواهد نوردید و همه این اتفاقات به خاطر انتظار بازار از توهم گشایش برجام است. قطعا انتظار بازار می دانید چیست؟!
درخصوص مسکن مهر گفتید، مسکن مهرافتخاری برای نظام بود. این حرف را از کلام مقام معظم رهبری نقل می کنم. اینکه درست اجرا نشد و پیمانکاران جاهایی کم کاری کردند را تا حدودی با شما هم نظر هستم، می شد به شکل کم نقص تری اجرا شود ولی متاسفانه یک طرح خوب به شکلی اجرا شد که انتقادات زیادی در پی داشت و بسیاری از مردم فقیر را خانه دارد کرد.
البته در پایان شما انتقادات بنده را بوقچی گری نام نهادید ولی این را هم به پای اندیشه همسوی شما با آقای رییس جمهور می گذارم که منتقدین را بی سواد و کم سواد قلمداد می کنند ولی دوست خوبم، جامعه و مردم انتظاری که برای آنها ایجاد شد بسیار فراتر از عملکرد دولت محترم بوده است. دولت برجام را فتح الفتوح معرفی کرد ولی همان دولتی ها اولین منتقدان برجام و عدم وفای بعهد غرب شدند.
ظاهرا از برجام اشتغال برای اروپا و آمریکا در فروش چند بوئینگ و ایرباس فعلا گیرمان آمده آنهم البته خیلی خوشبین نیستم که به همین عهد خود هم وفا کنند ولی امیدوارم روزی این دلخوشی به کدخدا و له له زدن برای اجرای فرامین غربی و خوش رقصی برای آنها به اتمام برسد. در پایان هم توصیه ای میکنم به شما و دیگر دوستانی که منتقدین خود و فکرشان را با الفاظی اینچنین که شما خطاب کردید، خطاب می کنند. برادر خوبم، با توهین به شخص مقابل نمی توانید حقانیت خود را ثابت کنید زیرا دوران اینگونه برخوردها به پایان رسیده است زیرا دیگر همه می دانند که از کوزه همان برون تراود که در اوست.
با سلام و درود فراوان
ای کاش به جای حاشیه روی و سفسطه و سوأل را با سوأل جواب دادن و دوری از اصل قضیه حقیقت مطلب را درک می کردید، من مجدداً همچون نوشتارهای گذشته ام جنابعالی را به استفاده از ادبیات زینت داده شده با ادب و آرامش دعوت می کنم چون اصلاً مناسب حال شما نیست که از دایرهی منطق و ادب خارج شوید و همچنان بر نظرات غیرکارشناسی که عمدتاً ناشی از عدم اشراف به موضوعات مطروحه است پافشاری کنید. ایکاش می دانستید که مثلاً با ارائه یک برگ کاغذ پاره (اشاره ی محمود احمدی نژاد به مدارک دانشگاهی) به سبک فراگیر پیام نور از دانشگاه فلان شهرستان کسی کارشناس مسائل سیاسی نشده است. برادر کارشناس در سیاست و در همه ی شاخه ها، ایکاش از اظهارات آقای علاءالدین بروجردی در خصوص نور چشمتان آقای قدوسی هم می نوشتید. در ضمن فرقی نمیکند که مخاطب شما من باشم یا دولت باشد یا شخص دیگر، خود را روزنامه نگار نامیده اید در حالیکه نمی دانید آنچه که در جراید و رسانه های گروهی درج می شود یا گفته و شنیده می شود خطاب به آحاد جامعه است و هر شخص صاحب تفکر و اندیشه ای می تواند به زعم خود آن را تحلیل کند و هر چه که آن مطالب مندرج توسط منتقد مغایر با واقعیت و در جهت تکدیر افکار عمومی باشد این وظیفه شرعی و انسانی واجب تر می شود.
باری بگذریم. چون بنده عادت به حاشیه رفتن ندارم اجمالاً و مجدداً برخی از نکات را به شما خاطرنشان می سازم. اول اینکه بنده ادعا نکرده و نمی کنم که علامهی دهر هستم و اساساً معتقدم که انتهای دانایی اقرار به نادانی است. اینکه می فرمایید سوالات فراوان برای شما به وجود آمده ظاهراً جنابعالی در پی یافتن پاسخ آنها نیستید، چون اصلاً سوألی مطرح نکرده اید و صرفاً به مانند دوستان عزیز دلواپستان انتقاد بی پایه و اساس نموده اید. شخص اجرایی مملکت منتقدان را بیسواد نخوانند، بلکه از گوشه نشینی متخصصین و به میدان آمدن به افرادی که تخصص کافی در امور ندارند و بنای انتقاد بیجا را گذاشته اند صحبت نمودند، صرف نظر از آن اگر هم خوانده باشد حداقل آحاد جامعه را خس و خاشاک نخواند.
بیست دقیقه، نیم ساعت یا دو ساعت فرقی نمیکند مهم این است که مجلس بر آن مهر تأیید زد، مراجع قانونی مرتبط تأیید کردند این وسط دیگر چه چیز می ماند؟ آیا چیزی از قلم افتاده است؟یادم نبود رئیس جمهور قبلی همفکرتان است و اساساً قانون را قبول نداشت و می فرمود: دیگر مجلس در رأس امور نیست.
مجدداً یادداشت بنده را ملاحظه فرمایید بنده نگفتم بازار ارز ثبات دارد، اساساً چنین بازاری در اقتصاد ایران به ثبات پایدار و همیشگی نمی رسد ولی مقایسه کنید با رشد ۳۰۰ درصدی نرخ ارز در دولت سابق آن وقت معنای ثبات را بهتر درک میکنید. در ضمن برادر من آدام اسمیت در خصوص نرخ ارز و یا بازار ارز دارای نظریه و سبک نیست. ضمن اینکه بنده کاملاً در عرصه اجرایی اقتصاد فعال می باشم و صرف داشتن کاغذ پاره به قول شماها حرفی نمی زنم. در ضمن حرف از اقتصاد دستوری زده اید، کاری که در دولت قبل باب شد و الان به حداقل ممکن رسیده است. نمونه بارز آندر دولت گذشته اضافه برداشت از حساب بانکها، تغییرات دستوری تعرفه های واردات کالا، اجبار بانکها به پرداخت دستورات تکلیفی، یادداشت و دستور شخص رئیس جمهور سابق و حلقه اطرافش برای رانت خوارانی مثل (ب.ز )و (ح. هـ) و (ا.خ) و هزاران اسم دیگر، بله دوست عزیز. در ضمن زمزمه های مبنی بر تک نرخی شدن نرخ ارز خود موجی از آشفتگی را در بازار ارز خواه یا ناخواه ایجاد خواهد کرد.
دوست عزیز من به شما ایراد نمیگیرم چون در این آشفته بازار که هر که از راه برسد قلمفرسایی می کند شما هم دستی بر آتش گرفته اید ولی انگار متأسفانه متوجه منظور من نشده اید شما تحریم بانک مرکزی و افزایش نرخ ارز را به هم مرتبط کرده اید؟؟ واقعاً متن مقاله (البته به نظر من یادداشت) شما نشان از پراکندگی و آشفتگی شما در سر و هم کردن مطالبی جهت وارونه نشان دادن حقایق اقتصادی مملکت است. چه چیز را دنبال می کنید؟ من به جنابعالی میگویم SWIFT الان و در حال حاضر کاملاً به تمام بانکهای کشور سرویس می دهد و نمونه آنکه در چند ماهه اخیر حداقل چند مورد به عینه مشاهده کردم و شما مرا به اظهارات سال گذشته رئیس بانک مرکزی حواله می دهید؟ برادر من سوئیفت کانال جابجایی پول نقد نیست (که می گویید اوباما می خواست با طیاره پول نفت به مملکت بیاورد) بلکه شبکه ای برای انتقال
پیام های تبادل بین بانکی با استفاده از کدهای ویژه و یونیک است. در حال حاضر پول فروش نفت مستقیماً وارد کشور می شود و در محاسبات بودجه رقم نقدی آن هم تأیید شده است. چرا چشمتان را
می بندید.؟ برادر من بانک مرکزی سوداگری دلار نمی کند و اصلاً نظام اقتصادی کشور قصد چنین کاری را ندارد نه الان نه هیچ وقت دیگر، که اگر قصد این بود صدردرصد بورس ارز را که در چند دولت از جمله دولت قبل پیگیری شد اجرا می کردند یا سیاست توزیع فیزیک ارز را قطع می کرد. در اقتصاد ما به دلیل تمرکز ورود درآمدهای نفتی در بانک مرکزی و تعیین قمیت برابری ریال و دلار که بر اساس قانون پولی و بانکی وظیفه ی ذاتی بانک مرکزی است بانک مرکزی مدیریت ارزی کشور را انجام می دهد ، دوست عزیز بحرانهای ارزی سالهای ۸۹ و ۹۱ را فراموش کرده اید.
اینکه با تمسخر چندش آوری میفرمایید چند عدد ایرباس و بوئینگ و اشتغال برای اروپا و آمریکا…….، برادر من در همه جای دنیا راه (چه زمینی، هوایی، دریایی) به عنوان زیر ساخت توسعه پذیرفته شده است. کسی نگفته مردم و ملت کشته مرده ی ایرباس و بوئینگ هستند، شما می دانید همین تعداد هواپیما اگر به کشور وارد شود نیاز به ساخت چند فرودگاه داریم؟ نیاز به چه تعداد مهندس و متخصص پرواز داریم؟ چه تعداد خلبان و خدمه پرواز و سایر مشاغل ایجادمی شوند؟ چه قدر در صنعت توریست و گردشگری صرفه جویی ارزی خواهیم داشت؟ چه تعداد از مسافران و تجار و بازرگانان به جای استفاده از ایرلاین های ترکیه و قطر و امارات از خطوط هوایی ملی استفاده می کنند؟ چه میزان صرفه جویی ارزی از راه ترانزیت کالا و مسافر در کریدور شرق و غرب نصیب کشور می شود؟ کاری که خیلی از کشورها روی آن سرمایه گذاری کردند و بدون تکیه بر صادرات نفتی ادامه حیات می دهند. برادر من به خاطر دشمنی و عناد با دولت و دولتمردان خنجر در پهلوی خود فرو نکنید.در کشور مشکلات اقتصادی وجود دارد مثل همه ی کشورهای در حال توسعه، این چیز عجیبی نیست. شهرکهای صنعتی از ابتدای تأسیس تا این لحظه مشکل داشته و دارند، همین بخش مسکن را که می فرمایید و در سنوات قبل چند مرتبه دچار شوک وحشتناک شد که قدرت خرید را از بیشتر طبقات جامعه سلب کرد و در نتیجه پیمانکاران و سازندگان ساختمانی را به خاک سیاه نشاند که نتیجه اش رکود بخش مسکن و بیکاری بخش های مربوط به آن بود که حاصلش این شده نه سازندگان به دلیل عدم صرفه و صلاح اقتصادی و عدم جبران خسارت مایل به کاهش قیمت فروش هستند و نه خریداران به دلیل عدم تمکن مالی حاضر توان پرداخت مبالغ بالاتری را جهت خرید مسکن دارند که نتیجه رکود در این بخش می باشد. کسبه و بازاریان هم چون به دلیل شرایط نوسان بازار در سنوات گذشته به سودهای چند برابری عادت کرده بودند الان از این رکود بیشتر از گذشته ضرر می کنند. در مدل اقتصادی حال حاضر که کاملاً بسته و مونوپولی است راهی جز بهبود فضای کسب و کار و کمک به صادرات و کاهش هزینه های عمومی مقدور نیست. هیچکس نمی گوید که الان کشور گل و بلبل شده یا هیچ مشکلی وجود ندارد، اما برای برون رفت از بحرانهایی که گریبانگیر جامعه ما بوده و هست باید تلاش کرد و باید فضای کسب و کار را بهبود بخشید.ضمن آنکه به سوالات بیشمار بنده در خصوص مسکن مهر، هدفمندی یارانهها، نرخ ارز و ……در نوشتار قبل یا پاسخ ندادید یا مجدداً حرف خودتان را تکرار کردید.
برادر، حرف من دولت قبل و فعلی نیست، ولی شما و امثال شما ایکاش در دوره ی سرشار درآمدهای نفتی که همهی دولتمردان سرمست پول های بی حساب و کتاب نفت بودند هم همینقدر انتقاد داشتید. کدخدا کیست برادر من؟ کدخدا کار و تلاش و همت ایرانی است. و آن کدخدایی که شما از آن نام برده اید بنده مطمئنم که در نظام سیاسی اسلامی ما به لطف ظل مستدام مقام معظم رهبری و مسئولین دلسوز خوش رقصیای از فرزندان این آب و خاک نخواهند دید؟ ایکاش شما و همفکرانتان بجای تفکر فقط ساز مخالف زدن و فقط نگران و دلواپس بودن، حداقل راهکاری هم ارائه می کردید.
بنده نیز با این فرمایش جنابعالی موافقم که از کوزه همون برون تراود که در اوست. و علاوه بر آن نرود میخ آهنی درسنگ.و یا شاید خفته را خفته کی کند بیدار.
به هر تقدیر، بماند که پرسش های زیادی مطرح است. بماند که شما همچنان اصرار بر برخوردهای احساسی دارید. بماند که یادداشت بنده را به طور کامل نخوانده اید. به هر حال برادر عزیزم اگر باعث رنجش یا ناراحتی شما و یا هر کس دیگری شده ام طلب پوزش می کنم و اگر حرفی زده شده صرفاً بررسی موضوع با رویکردی علمی و عملی بوده و نظر خودم را گفته و می گویم و قصدم ناراحتی هیچکس نبوده است , و فقط علاقه داشتم پاسخ بیانات شما را بنویسم و پاره ای از مشکلاتی را که در تفکر شما وجود دارد. در انتها برایتان آرزوی موفقیت و کامیابی دارم.
بازهم از حسن توجه شما متشکرم. خیلی قائل به ادامه این بحث دو نفره نیستم. بنده منتقدم و کارم هم انتقاد است. خدای ناکرده قصد توهین به شمارو نداشتم. امیدوارم اگر اساعه ادبی به ساحت حضرتعالی شد بنده را ببخشید.
درخصوص فرمایشات حضرتعالی، بنده ایراد زیادی را وارد می دانم و بر مواضعم مصر هستم و شما و خوانندگان عزیز را به مطالعه بدون غرض سیاهه خودم جلب می کنم. بنده به خودم اجازه نمی دهم که هرگز به کسی توهین کنم ولی کمی به نوشته هایتان دقت بفرمایید، احساس می کنم کمی تند رفته اید و به همین دلیل از ادامه این بحث خودداری می کنم.
برای شما و دولت محترم آرزو توفیق دارم و امیدوارم هرچه به صلاح مملکت است رقم بخورد.
اقای افتابکار بسیار جالب بود . بفرض در قضیه برجام دولت اشتباه کرد چرا مجلسی که اصولگرایان حداکثری بودند به ان رای دادند .و چرا شورای محترم نگهبان که اکثر مصوبات مجلس را عودت میدهد چرا برای برسی مجدد به مجلس برگشت نداد و ایرادات انرا ذکر نکرد و سریع تایید کرد .پس نتیجه میگیریم برجام مشکل دولت نبود مشکل کشور بود که با درایت عقلای قوم به سر انجام رسید .
متشکرم دوست عزیز از حسن توجهتان به این موضوع
حقیقتا دولت برآمده از رأی مردم اصرار به انجام امری داشت و نظام هم به این مسئله تمکین کرد ولی شما سخنان رهبر معظم انقلاب را فراموش نکردیده اید که معظم له فرمودند؛ غرب بدعهد است و این توافق هم تجربه ای می شود برای شما و مردم.
ایرادی وجود ندارد، این توافق انجام شد و ما بسیاری از دستاوردهای هشت ساله را روی میز معامله کردیم ولی دستاورد چه بوده؟ اینکه عده ای تنها توهین و بددهنی را در مقابل منتقد برجام در پیش بگیرند و آنها بی سواد قلمداد کنند، با کدام اصل منتطقی و انسانی جور در می آید. بنده از ابتدا با برجام مخالف بودم و امروز هم مخالفم. زیرا برجام دستاوردی تقریبا هیچ داشته(این حرف من نیست، این حرف آقای سیف رییس کل بانک مرکزی است)، برجام تحریم های بانکی را برنداشته اس(این حرف من نیست حرف آقای روحانی رییس جمهور محترم است)، آمریکا در برجام دبه می کند(این حرف من نیست حرف آقای صالحی رییس سازمان انرژی اتمی است)، در تصویب برجام عجله شد(این حرف من نیست حرف آقای علی لاریجانی رییس مجلس است)، به وعده شفاهی آمریکا اطمینان شد و امروز ابراز پشیمانی می کنند(این حرف من نیست حرف ظریف وزیر خارجه است)….آیا بازهم برجام قابل دفاع است؟.
چرا امروز تصویب برجام را به عهده مجلس و رهبری و شورای نگهبان می اندازید؟، یادتان رفته آقای روحانی در چهارمین نشست خبری خود با اصحاب رسانه در سال ۹۳ فرمودند که “تمام مسئولیت برجام با من است”(شماره ۹شهریور ۹۳ روزنامه اعتماد را ببینید)؟ این چه منطقی است که حامیان برجام در پیش گرفته اند. چرا جواب مردم و منتقدین را درست نمی دهید؟ چرا زمانی که با سرمستی در بوق و کرنا کرده بودید که برجام فتح الفتوح است و تمام مشکلات زین پس حل می شود، امروز پاسخی جز بی سواد خواندن منتقدین ندارید؟
توهماتی ایجاد شد که ایران در قالب منشور هفتم سازمان ملل حتما مورد حمله نظامی قرار می گیرد! ایران امروز از لحاظ نظامی در اوج قدرت قرار دارد و در منطقه پرآشوب غرب آسیا مأمن امن است و این از سایه برجام بدست نیامده، بلکه از مقاومت و تفکر ایستادگی در برابر کدخدا حاصل شده نه «بستن با کدخدا».
با تشکر از آقا با خانم آفتابکار و تحلیل جالب ایشان.دستمریزاذ
به نظر من نظرات آقای آفتابکار درست تر و واقعی تر است و ارزش آن از متن آقای خورسند بیشتر و با ارزش تر است. هر چند اوضاع اقتصادی بد است اما سیاه نمایی واقعیات کار بدی است که آقای خورسند انجام میدهد.
ممنونم از حسن توجه حضرتعالی. بنده قصد سیاهنمایی ندارم، از دید خودم واقعیاتی که اتفاقا افتاده و اتفاق خواهد افتاد رو عرض کردم. از برجام، آبی برای اقتصاد کشور گرم نخواهد شد چون تنها هدف آمریکا از این مذاکرات، محدود کردن توان هستهای ایران بود و قرار هم نیست امتیازی در این بین به ایران داده شود.
همه ما فرزندان جمهوری اسلامی هستیم و بنده هم خدای ناکرده قصد تخریب یا توهین به دولت رو ندارم. درسته، شاید بنده به آقای روحانی رأی نداده باشم ولی امروز ایشون رییسجمهور مملکت هستن و بنده به ایشون احترام می ذارم و قطعا تصمیمات دولت ایشون در زندگی بنده تأثیر مستقیم می ذاره و موظفم نسبت به چیزی که در زندگی من تأثیر گذاشته نظر بدم. بنده منتقد هستم و تلاشم اینه که با نقدم بتوانم شرایط رو بهتر کنم. اینکه با برچسب دهان منتقد رو ببندیم کار زیبنده ای نیست.
به هر حال، انتظار یک بحث علمی و بدور از احساس رو داشتم ولی چیزی عاید بنده نشد. البته ماهیت چنین بحث هایی نیز احساسی شدن و گاها از کوره در رفتنه. ولی ای کاش اگر توان بحث نداشتیم، به کسی توهین نکنیم.
درود بر آقای آفتابکار عزیز
جانا سخن از زبان ما میگویی، یک نکته بگم که مناسب حال ما باشه باید برای توسعه ایران از فرزانگان و دانشمندان استفاده بشه